گروه نرم افزاری آسمان

صفحه اصلی
کتابخانه
ماهنامه موعود شماره 6
شماره 13 - فروردین و اردیبهشت 1378








سرمقاله
السلام علیک یا ابا صالح المهدي ... در آخرین هفته از اسفند ماه به دعوت گروهی از دانشجویان براي ایراد سخنرانی راهی مشهد
اعلام کرده بودند، موضوعی که یکبار در یکی از مجلات بدان اشاراتی داشتم، مشاهده « استراتژي انتظار » شدم. عنوان سخنرانی را
و ایستایی در عمل و نظر بسیاري از جوانان خوب و مؤمن و صدیق انگیزه?اي بود تا به طرح این موضوع بپردازم ? « انفعال » نوعی
معتقدات، آداب و مناسبات » هرچند علی رغم ساعتها گفتگو هنوز در اجمال خود مانده و بتفصیل بیان نشده است. متاسفانه تمامی
مسلمین بویژه شیعیان در تیر رس حملات سازمان یافته غرب استکباري و پیروان آنها (از میان خیل روشنفکران و روشنفکر ? « مادي
نمایان) قرار گرفته و ضربات این تازیانه شیعیان را بیشتر از دیگران آزرده است چه، باوري دیرینه درباره ظهور مردي که ظلم را از
عالم می?پراکند و تمناي بسط عدالت، این جماعت را از استحاله نام در فرهنگ بیگانه و تن سپردن به ابتذال جاري در امان نگه
داشته و از آنان نیرویی بزرگ در مقابل طرحهاي استعماري ایجاد کرده است. اما، جاي طرح این نکته خالیست که ;به دلایل
مختلف امکان شناسایی کفر و شرك جاري در عصر حاضر (قرن بیستم) فراهم نشده و عموم جوانان از درك رابطه میان صورت
تمدن غربی و سیرت فرهنگی و ماهیت نظري آنان عاجزند. از همین رو (به تبع تبلیغات جاري) ناخواسته در جستجوي راهی براي
منطبق ساختن دریافتها و احکام دینی با فرهنگ و مدنیت غربی?اند و فرض در افکندن طرحی نو در عالم را از نظر دور داشته?اند.
شاید در اجمال ماندن تعالیم و معتقدات دینی و مبدل نشدن آن باورها به فرهنگی فراگیر موجب بوده تا امکان بروز و ظهور آن
معتقدات در مناسبات مادي فراهم نیاید و در ظاهر چنین به نظر رسد که آن تعالیم از کارکردي واقعی برخوردار نیستند. از همین
رو، نوعی انفعال در میان جوانان خوب و مخلص ساکن در سرزمین بزرگ اسلامی آشکار شده که در سیر اکمالی خود میدان
تردید و تشکیک درباره تعالیم کتاب آسمانی و دریافتهاي ائمه معصومین، علیهم?السلام، را می?گشاید. شاید از همین روست که
« عهد » گفتگو از یک « استراتژي انتظار » شنونده جوان را با انبوهی از سؤالها روبرو می?سازد. گفتگو از « استراتژي انتظار » گفتگو از
است. بهمان سان که همه چیز با عهدي که می?بندیم آغاز می?شود. همه دوستیها، همه معاملات، همه « تجدید عهد » یا بهتر بگویم
چنانکه در آغاز سال عهدهاي فراموش شده، .« بهار » در تمامی هستی خود را می?نمایاند حتی در « تجدید عهد » نظریه?ها و... این
چیزي جز رجعت?بنده دور شده به مولایش و تجدید عهد او ? « حج » تجدید می?شوند و علایق گسسته شده پیوند می?خورند. آیا
نیست. عهد با ? « عهد بستن » خود عین « غدیر » خود را نو کند. و آیا « عهد » با صاحب اختیارش است. رمیده?اي که باز می?آید تا
بماند و با مغناطیس « عهد » انسانی کامل و ولی?اي مرشد که حجت?بود و واسط میان خالق و مخلوق، تا آدمی همواره در میان
آغاز تجدیدعهد با مردي است که منتظران در ،« استراتژي انتظار » دوستی و ولایت از خوان گسترده?اش بهره?مند شود. گفتگو از
تازه می?گردانم با او در این وقت از صبحگاهان عهدي و بیعتی را که امید » : هر صبحگاه با این عبارت عهد خود را با او تازه کنند
صفحه 7 از 62
و نقطه مطلوب امیر و ولی?اي است که خیل سپاهیانش « مقصد » آغاز گفتگو از « استراتژي انتظار » ... و « دارم هیچ چیز آن را نگسلد
را به آنسو می?خواند. آرزویی و آرمانی که همه قواي نهفته را گرد می?آورد و تمناهاي خرد و کوچک و تفرقه افکن را زایل
می?سازد تا همه نفوس در زیر چتر آن آرزوي متعالی و بزرگ گرد آیند. جاي تاسف است که خصم آرزوي سلطه بر سرزمین
واقع در میان نیل تا فرات را مبدل به مقصد و مطلوب قوم خود ساخته و براي تحقق استراتژي خود همه مناسبات فرهنگی و مادي
خود را سامان داده و صنایع، اقتصاد، سیاست و تعلیم و تربیت فرزندان خود را طراحی کرده است. اما، ما طی سالهاي گذشته به
هرچند صباح حول یک استراتژي کوچک و حقیر درمانده?ایم استراتژي ? « استراتژي ویژه شیعیان در عصر غیبت » دلیل غفلت از
توسعه اقتصادي، توسعه فرهنگی، توسعه سیاسی و مباحثی از این قبیل از همین روست که همه مناسبات ما در هم ریخته?اند و از
سالهاي اولیه انقلاب دور افتاده?ایم. گفتگو از استراتژي انتظار، باب گفتگو از نحوه رفتن را هم می?گشاید. رفتن به سبک و روش
منتظران. در هواي مردي که عهد را با او تازه کرده?ایم ;شاید که فیض دیدارش را بیابیم و فیض دستگیري?اش را، فیض
در هیات سلوك فردي ? « رفتن » . رهبري?اش را و فیض ظهورش را که جملگی در گرو بیداري، آمادگی و تجدید عهد ماست
در این گفتگو مبدل به شیوه?اي می?شود براي شهرسازي، براي معماري، براي ? « رفتن به سبک و سیاق منتظران » ، نمی?ماند
براي تربیت نسل جوان بگونه?اي که در عرصه زمین چون منتظر زندگی کند و ? « رفتن » دگرگون کردن نظام اقتصادي و بالاخره
عهد خود را نگسلد. گفتگو از استراتژي انتظار، گفتگو از معنی فراموش شده زندگی است. با عرض تبریک تقارن اعیاد غدیر،
قربان و نوروز، امید آن داریم که مقدمات جدید عهد راستین فراهم آید. تجدید عهد با او که ربیع الانام است. والسلام سردبیر
تکلیف عاشقان- 4
می?فرماید: روز « زاد المعاد » از جمله ازمنه و اوقاتی که اختصاص به آن حضرت دارد، روز نوروز است. مجلسی، قدس سره، در
نوروز مشهور همین روزي است که در میان مردم مشهور است، احتیاطا بعضی اعمال وارده را در این روز به عمل آورند. حقیر می
گوید: در روز نوروز تحویل سال، چنانکه کسی مشغول بعضی زیارات وارده، بخصوص زیارت حضرت امیرالمؤمنین و حضرت
زیارت نمودن و توجه نمودن به امام عصر، ،« برج حمل » حجت، صلی الله علیهما، باشد بهتر است، بلکه در وقت تحویل شمس به
ارواحنافداه، از تمام اعمال و اوراد وارده افضل خواهد بود. ( 1) همچنین از اموري که مایه تقرب و خشنودي آن جناب می شود و
منسوب به اوست ;اهتمام ورزیدن در اداي حقوق برادران دینی است، که این یاري کردن آن جناب، و چنگ زدن به ریسمان
ولایت او، و شادمان نمودن او، و احسان کردن به حضرتش می باشد. در بحارالانوار نیز از امام کاظم، علیه السلام، ضمن حدیثی
آمده که فرمود: و هرکس حاجتی از دوستان ما برآورد انگار که آن را براي همه ما برآورده است. در کتاب کامل الزیارات از امام
رضا، علیه السلام، آمده که فرمود: هرکس نمی تواند ما را زیارت کند، دوستان صالح ما را زیارت نماید، ثواب زیارت ما برایش
2. برگرفته از: . نوشته می شود. ( 2) پینوشتها: 1.برگرفته از: همدانی، علی اکبر، پیوند معنوي با ساحت قدس مهدوي، ص 220
.578- موسوي اصفهانی، سید محمدتقی، مکیال المکارم، ص 579
شهر منتظران
دومین بخش از مقاله ایست که درباره تمدن، شهر و فرهنگ و ادب حاکم بر « شهر منتظران » : قسمت پایانی محمد نقی زاده اشاره
شهر نگاشته شده. در بخش اول عمل اهمیت سیما و کالبد مدینه و عناصر اصلی و مؤثر در شکل گیري شهر مورد بحث و ارزیابی
می شود. « شهر منتظران » قرار گرفت. همچنین به مجموعه عوامل و شرایطی اشاره شد که در پی آنها انسانی شایسته حضور در
مدینه منتظران، با عنایت به تعریفی که علامه × ( بخش دوم از این مجموعه را می خوانیم: ب: اصول عملی (تجلی اصول نظري
صفحه 8 از 62
شکر عبارتست از به کار بستن هر نعمتی در جاي خویش، به طوري که » . ارایه می فرماید مدینه شکر است « شکر » طباطبایی از
1) بسهولت می توان دریافت که کلیه فعالیتهایی که در رابطه با شهر و شهرسازي انجام می ) «. نعمت، ولی نعمت را بهتر وانمود کند
شود، از جمله طراحی شهر، مکانیابی عملکردهاي شهري، استفاده صحیح از مواهب الهی، استفاده از مصالح، شکل ابنیه و فضاهاي
شهري و نحوه استفاده از آنها و...، می تواند صبغه اي از شکر به خود بگیرند و یا بعکس تجلی کفران تلقی شوند. علاوه بر این
یکی دیگر از مصادیق شکر می تواند این باشد که فضا، بنا و عملکردهاي شهري، رنگ و بوي فرهنگ خودي بگیرند و حتی آنچه
که از بیگانگان به عاریت گرفته می شود، استحاله یافته و مطابق با فرهنگ و آداب و سنن ملی و بومی تغییر یابد، تا اولا، با رفع
نواقص آن، کارایی اش افزایش یابد، و ثانیا به جاي تذکر به قدرت بیگانه در ابداع و اختراع، یادآور نیروي خلاقه خودي و
ارزشهاي فرهنگ ملی باشد. و این درست همان کاري است که دانشمندان و جوامع اسلامی در قرون اولیه گسترش اسلام انجام
دادند و با دستیابی به دانش و اطلاعات ممالک و فرهنگهاي دیگر چنان به استحاله و تصفیه آنها همت گماشتند که جملگی هویتی
اسلامی یافتند و هر علم و فن و هنري همچون فلسفه، هنر، معماري و... با صفت اسلامی نزد جهانیان مشهور شدند. و این امکان
پذیر نگردید ;مگر، با توجه به لزوم حفظ هویت خودي و ارزیابی آنچه که از فرهنگ بیگانه گرفته می?شد و اصلاح و تکمیل آنها
حاضر کردن صورتی است که بعد از غیبت از ادراك در ذهن حفظ » مدینه منتظران مدینه ذکر است: ذکر × . با معیارهاي خودي
2) بنابراین مدینه منتظران حامل پیامهایی تذکر دهنده به ) «. شده، یا نگه داشتن صورت حاضر در ادراك است که پنهان نشود
منتظران است، تذکرهایی که انسان را به اصول و ارزشهایی متوجه می کند که فطرتا به آنها معتقد و ملتزم به رعایت آنهاست.
ویژگی تذکر دهی مدینه منتظران و عناصر آن را در مقولات مختلفی می توان لحاظ کرد. یکی از طرق فراهم آوردن امکان تماس
مداوم و نزدیک با طبیعت و عناصر طبیعی به عنوان یکی از مهمترین منابع شناخت و عناصري با معانی والاي نمادین است.تماس با
طبیعت به تعدادي پارك محدود و منحصر نمی گردد، بلکه از واحد مسکونی (خانه) گرفته تا محله و شهر را در بر می گیرد و
طبیعت نیز منحصر به گیاه - آنهم از نوع تزیینی و بی ثمرش - نیست بلکه همه عناصر طبیعی را شامل می شود از جمله: آب، نور،
هوا، گیاه، خاك، سنگ، آسمان، ستارگان، ماه و خورشید، موجودات زنده و... ( 3) دومین مقوله را می توان بهره گیري از آیات
قرآنی در ترکیب با سایر هنرها دانست. این عمل ترویج مفاهیم قرآنی در بین مردم است. ( 4) باید توجه داشت که همه چیز این
کتیبه ها از قلمرو هنري (کاشیکاري، آجرکاري، گچبري و خطاطی) گرفته تا صور و هندسه و از همه بالاتر متون آن، پیوسته ناظر را
به اصول و ارزشهایی متذکر می گردند. مقوله بعدي بهره گیري از نمادها و نشانه ها می باشد. این نمادها و نشانه ها که معانی
معنوي و روحانی را در خویش مستتر دارند - بر خلاف وضعیت حاضر شهرهاي معاصر - انسان را به سوي مادیات سوق نمی
دهند، مصرف را ترویج و ترغیب نمی کنند، به فرد گرایی و منیت دامن نمی زنند و بطور خلاصه مبلغ و تابع مدگرایی نیستند. مورد
بعدي ارتباط مدینه با گذشته آن است که زمینه عبرت آموزي اهل خویش را فراهم می آورد. قرآن مجید در آیات متعددي انسانها
را به عبرت آموزي از آثار پیشینیان امر فرموده است. این توصیه هاي عبرت آموز در دو مقوله قابل بررسی است: یکی تفکر در
عاقبت مکذبین و ضلالت پیشگان و دیگر مداقه در راه صالحان، بنابراین تداوم تاریخی مدینه یکی از مقولات مهم در مدینه
منتظران است. البته تداوم و ارتباط با گذشته نه به عنوان تفنن، بلکه به عنوان یک منبع شناخت و اصلاح راه و انتخاب مسیر درست
مورد نظر می باشد. تاریخ مدینه، نه در موزه ها، که در متن زندگی جاري است و اشکالات برنامه ها و طرحها دائما شناسایی و رفع
مدینه منتظران مدینه تقوي است: مدینه منتظران تاکید کننده و رشد دهنده تقواي الهی است. × . شده و محسناتش تقویت می شوند
محلی است که مانع و سدي در بروز گناه به وجود می آورد و زمینه ارتکاب گناه را به حداقل ممکن کاهش می دهد، نیکی
انسانها بر یکدیگر را سبب می گردد، امکان تجاوز به حقوق سایرین را از بین می برد، تذکر دهنده ارزشهاست، هادي به معنویات
است، حافظ انسانیت انسان است و گویاي عبودیت انسان. جملگی این امکانات از طریق توجه به ارتباط صحیح و منطقی عملکردها
صفحه 9 از 62
و ابنیه و فضاها با یکدیگر، از طریق توجه به حقوق انسانها، توجه به ارزش و اهمیت انسان و ارجحیت او بر ساخته هایش با عنایت
به رعایت مقیاس انسانی (نه فقط در ابعاد فیزیکی که در ابعاد روانی)، از طریق تذکر مداوم انسان به ارزشهاي معنوي، و از طریق
مدینه منتظران مدینه وحدت است: به تبع تاکید اسلام بر جماعت و امت × . ایجاد هماهنگی و تعادل در محیط فراهم می گردند
واحده، شهر اسلامی شهري است که با وحدت جامعه و نه تفرق مردم پیوندي ناگسستنی دارد. سیما و کالبد مدینه به طرق مختلفی
در ایجاد و تقویت وحدت مورد نظر ایفاي نقش می کند از جمله: از راه تقلیل برخوردها، از راه رعایت سلسله مراتب، از راه ایجاد
فضاهاي شهري تقویت کننده تماسهاي رو در رو، از راه ایجاد و نمایش وحدت در کالبد شهر، از راه اجتناب از چند قطبی مدینه
منتظران حامل پیامهایی تذکر دهنده به منتظران است، تذکرهایی که انسان را به اصول و ارزشهایی متوجه می کند که فطرتا به آنها
معتقد و ملتزم به رعایت آنهاست. مدینه منتظران تاکید کننده و رشد دهنده تقواي الهی است. محلی است که مانع و سدي در بروز
گناه به وجود می آورد و زمینه ارتکاب گناه را به حداقل ممکن کاهش می دهد، نیکی انسانها بر یکدیگر را سبب می گردد،
امکان تجاوز به حقوق سایرین را از بین می برد. مدینه منتظران به اصول اسلام، به اعتقادات مردم، به استقلال مدینه، به هویت مردم،
به سنتهاي حسنه، و به انتظار اهلش براي ظهور شهادت می دهد. شدن شهر، از راه هماهنگی محیط طبیعی و محیط مصنوع، از راه
القاء جهت واحد (قبله)، از راه هماهنگی معماري و شکل و مصالح ابنیه، از راه هماهنگی محیط مصنوع با ویژگیهاي روانی و مادي
مدینه منتظران مدینه احسان است: در قرآن کریم بلافاصله پس از امر انسان به عدل، انسان را به احسان امر و در آیه 36 × ... انسان و
سوره نساء کسان خاصی را برمی شمارد. ( 6) مواردي چند که می تواند به عنوان زمینه ساز تقویت احسان در مدینه منتظران عمل
نماید، عبارتند از: پیشگیري از بروز امکان آزار و اذیت همسایگان با بهره گیري از رعایت اصل سلسله مراتب (بین فضاهاي
خصوصی و عمومی و نیمه خصوصی و نیمه عمومی) و با استفاده از مصالح و شکلهاي مناسب معماري، پیشگیري از اشراف ابنیه به
یکدیگر (که این مورد علاوه بر افزایش روحیه احسان بین مردم، عاملی در جهت احساس امنیت و افزایش خصوصیت و خلوت
براي خانواده می باشد)، پیشگیري از قطب بندیهاي شهري، و حفاظت ضعفا در مقابل اقویا (مثلا حفاظت پیاده در مقابل سواره) این
مورد نیازمند وضع قوانین به همراه آموزش مردم و اجراي صحیح آنها و توجه به قلمروها و فضاهاي شهري و نحوه ارتباط آنها با
مدینه منتظران مدینه اي امن و ایمن است: اهمیت امنیت و ایمنی در جامعه مسلمین به حدي است که اولین وظیفه × . یکدیگر است
« سلام » . است « سلام » ، مسلمین در تماس با یکدیگر القاء این مطلب به طرف مقابل است و در این راستا ابتدایی ترین راه القا امنیت
در واقع ایمن ساختن کسی است که بر او سلام شده، ایمنی از تعدي بر او و ایمنی از لگد کوب شدن حریت فطري انسان که به او
بخشیده شده است. اولین چیزي که یک اجتماع تعاونی بین افراد خود لازم دارد ;این است که هر فرد در جان و مال و عرض خود
از دست دیگران در امان باشد. ( 7) امنیت در جامعه و شهر اسلامی ابعاد متفاوتی را شامل می?شود از جمله: امنیت اجتماعی، امنیت
در مقابل تهاجم بیگانه، امنیت در مقابل بلایاي طبیعی، امنیت در مقابل عوارض و فعالیتهاي انسان (انواع آلودگیهاي محیطی صوتی
و بصري)، امنیت در مقابل وساوس شیطانی، مصرفگرایی و رقابتهاي مادي، امنیت روانی در مقابل ساخته هاي انسان (مقیاس انسانی
در بعد روانی)، و امنیت ضعفا در برابر اقویا (فی المثل امنیت پیاده در مقابل سواره) ( 8) و بطور اجمال اینکه در مدینه منتظران زمینه
« اصلاح » ، مدینه منتظران مدینه صلاح و عاري از فساد است: وظیفه اصلی انسان در زمین × . آزار رساندن و آزار دیدن وجود ندارد
است. به دنبال این وظیفه، شکل دادن به محیط مصنوع نیز باید صبغه اي از اصلاح در زمین، اصلاح در روش « فساد » و دوري از
زندگی، اصلاح در روحیات و منش انسان، اصلاح فرد و جامعه و... را به نمایش گذاشته و از فساد در همه زمینه ها بپرهیزد. در
نتیجه می توان گفت هر فعالیت و هر ساخت و سازي که در زمین انجام می پذیرد ;بایستی بگونه اي در خدمت انسان و رشد
کرامتهاي او و حافظ و تقویت کننده عزتش باشد. به عبارت دیگر هر طرح و برنامه اي که براي ساخت و ساز و توسعه تهیه می
شود، بدوا بایستی مورد ارزیابی قرار گیرد تا باعث فساد در زمین (اعم از فساد مادي و فساد معنوي) و بویژه فساد روحی براي انسان
صفحه 10 از 62
مدینه منتظران مدینه شهادت است: گذشته از ذکر شهیدان و فرهنگ شهادت که بحث مبسوط جداگانه اي را طلب × ( نگردد. ( 9
می کند، مدینه منتظران به اصول اسلام، به اعتقادات مردم، به استقلال مدینه، به هویت مردم، به سنتهاي حسنه، و به انتظار اهلش
براي ظهور شهادت می دهد و این شهادت در سیما و کالبد شهر که از تمرکز و تاکید بر جنبه مادي حیات و بالنتیجه از مصرفگرایی
و مدگرایی و بطور خلاصه از دنیاگرایی عاري است ;باید مشهود باشد. سیما و کالبد شهر باید از هر نشانه اي که بخواهد خود را بر
انسان مسلط نشان دهد، عاري باشد. سیما و کالبد شهر منتظران، هویتی آشنا و خودي دارد و به هیچ وجه یادآور قدرت و ارزشهاي
مدینه منتظران مدینه × . بیگانه نیست و نهایتا اینکه نمادهاي شهري اهل شهر را به ارزشهاي فرهنگی و حیاتش متذکر می شوند
تعادل و میانه روي است: تحت عنوان قبلی (اصول نظري)، از وحدت (به عنوان سر سلسله اصول اسلامی) ذکر مختصري به عمل
آمد و همانطور از عدل نیز باجمال ذکري رفت. این فراز از مقاله (اصول عملی) را با ویژگی دیگري به پایان می بریم که خود
جزیی (و یا به عبارتی عین) عدل است: یعنی تعادل، یعنی میانه روي. به تبعیت از تعالیم اسلامی، ( 10 ) مدینه منتظران مدینه میانه،
نمایش احتزاز از لغو و بیهودگی، الگوي پرهیز از اسراف و تبذیر، و مدینه اي مخالف افراط و تفریط است. مدینه منتظران عاري از
نشانه هاي ریا و تفاخر است، این مدینه توجه و امکانات خویش را بالسویه در اختیار همه آحاد جامعه قرار داده است. در مدینه
منتظران نیازها و جنبه هاي مادي و یا بالعکس فقط نیازها و ابعاد معنوي مورد تاکید نیستند، و به بیان دیگر در مدینه منتظران دنیا و
آخرت مردم همسو و هماهنگ مورد توجه است که این هماهنگی نه به معناي تساوي، که به معناي وسیله ارتقا معنویت بودن
دنیاست. پی نوشتها: 1. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج 32 ، ص 29 . و شهید مطهري، رحمۀ الله علیه، نیز می فرماید:
، مطهري، مرتضی، مساله شناخت، صدرا، تهران، 1367 ) «. شکر یعنی نعمت را در مسیري که براي آن آفریده شده است بکار بردن »
228 سوره بقره. 3. ر. ك: - 2. طباطبایی، سید محمدحسین، همان، ج 2 (دوره 20 جلدي)، ص 350 ، ذیل آیات? 243 .( ص 45
وفور کتیبه?هاي قرآنی بر دیوار » : 4. چنانچه گفته?اند . توحید مفضل، ترجمه ملا محمدباقر مجلسی، انتشارات فقیه، تهران، 1359
مساجد و بناهاي دیگر یادآور این واقعیت است که زندگی اسلامی در همه ابعاد خود با آیاتی از قرآن در آمیخته و بواسطه تلاوت
آن، و نیز به وسیله نماز و دها و مناجات، تکیه?گاه معنوي پیدا می?کند. اگر بتوان تاثیر ناشی از تلاوت قرآن را ارتعاشی روحانی
خواند (و کلمه بهتري هم براي آن نمی?توان یافت چون تاثیر درمورد نظر ماهیتی معنوي و در عین حال شنیداري دارد) آنگاه باید
ان الله یامر » .5 . بوکهاردت، پیشین ( 4)، ص 25 «. گفت که همه هنرهاي اسلامی بناگزیر باید محمل نقشی از این ارتعاش باشند
واعبدوالله و لاتشرکو به شی?ءا و بالوادین احسانا و بذي القربی » .6 . سوره نحل، آیه 90 ،«... بالعدل و الاحسان و ایتاي ذي القربی و
و الیتامی و المساکین و الجار ذي القربی و الجار الجنب والصاحب بالجنب و ابن السبیل و ما ملکت ابماتکم ان الله لا یحب من کان
،216- 7. طباطبایی، سید محمدحسین، همان، ج 5 (دوره 20 جلدي)، ص 52 ، ذیل آیات 218 . سوره نساء، آیه? 36 ،« مختال ;فخورا
8. ر. ك: نقی زاده، محمد، شهرهاي جدید: بستر .197- سوره بقره. همچنین رجوع کنید به نهج البلاغه، پیشین ( 14 )، صص 198
9. ر. ك: سوره بقره، آیات 30 و 35 و مورد اهمیت عمل . مناسب تجلی ارزشهاي مهجور، سمینار تخصصی شهرهاي جدید، 1376
10 . ر. ك: سوره بقره، آیه 143 ، نهج الفصاحه (مجموعه کلمات قصار . 6 و سوره عصر آیات 2و 3 صالح به سوره تین آیات 5
، حضرت رسول اکرم، صلی الله علیه وآله، مترجم و فراهم آورنده: پاینده، ابوالقاسم، جاویدان، تهران) و نهج البلاغه، پیشین 14
69 (رفتن از راست و چپ راه به گمراهی می انجامد و راه راست راه میانه است، کتاب باقیمانده (قرآن کریم) و - خطبه 16 ، ص 70
آثار نبوت بر آن (شاهد) است، و از آن راه راست (عدل محض) سنت و طریقه رسول خدا بیرون می آید و بسوي آن عاقبت امر
بازگشت می نماید.
نظریه پردازي درباره آینده جهان و جهان آینده - 3
صفحه 11 از 62
قسمتسوم محمدصادق امۀطلب د) پال کندي از استادان مشهور انگلیسی دانشگاههاي آمریکا، نظراتی واقع بینانه تر دارد که
مطالعه آنها بعضا به فهم نظریه اي که در این کتاب درباره سرنوشت آینده جهان بیان خواهم کرد، کمک می کند. هرچند که
برخی از آنها خصوصا درباره رابطه آمریکا و چین، مربوط به دهه هشتاد است و دیگر کهنه شده و کاربرد ندارد. البته نظریات وي
جنبه پیش بینی ندارد، بلکه بررسی مشکلات واقعی است که به ترتیب ایالات متحده امریکا، غرب و بالاخره تمام انسانها با آن
مواجه هستند و خواهند بود. بنابراین می توانیم نظریات او را در دو قسمت بیان کنیم: 1. افول نسبی ایالات متحده آمریکا: که به
گستردگی بیش از اندازه امپراتوري دچار شده است. (یعنی مجموع منافع و تکالیف جهانی آن، امروزه بسیار » تعبیر وي به عارضه
بزرگتر از قدرت آن براي دفاع همزمان از همه آنهاست.) و همچنین با امکان نابودي هسته اي - که ماهیت سیاست قدرتمندانه بین
المللی را کاملا دگرگون کرده است - روبرو است. به نظر وي به دلیل امکان نابودي کامل طرفین در یک جنگ تمام عیار هسته
اي، آنها به گسترش نیروهاي سنتی خود که هزینه بسیار بیشتري دارد، رو آورده اند. مجموع این خصوصیات سبب شده است که
اگر روزي کشورهاي مهم درگیر جنگ غیر هسته اي شوند، وضعیت استراتژیکی ایالات متحده آمریکا سبب شود مثل اسپانیاي
امپراتوري یا بریتانیاي دوران ادوارد هفتم، مخاطراتی عظیم متوجه منافع این کشور در خارج از آن شود و این کشور هم به تنهایی
قادر به دفاع همزمان از آنها نخواهد بود و ترك هر یک از آنها هم خطرات بزرگ دیگري دارد. او سپس وضعیت بسیار بغرنج و
خطرآفرین خاورمیانه و شمال آفریقا را تشریح می کند که ایالات متحده را در اتخاذ سیاستی درازمدت و یکپارچه در آن دچار
دشواري فوق العاده اي کرده است. همچنین وضعیت آمریکاي لاتین را ذکر می کند که نظام مالی و اعتباري آمریکا را بشدت
مورد تهدید قرار می دهد. او بدترین بحران را در جنوب ایالات متحده در مکزیک جستجو می کند که بحران اقتصادي آن سبب
مهاجرت غیر قانونی سالانه صدها هزار نفر به آمریکا و قاچاق پررونق مواد مخدر به آمریکا شده است. علاوه بر این درباره خاور
دور که موقعیت صنعت و تجارت آمریکا را بشدت متزلزل کرده است و ضمنا از نظر نظامی هم تعهدات و تهدیدهاي وسیع نظامی
سنگینی را متوجه آن نموده است، توضیح می دهد. ایالات متحده امروز نیز در سراسر جهان همان تعهدات وسیع نظامی بیست و
پنج سال پیش را دارد، ولی سهمش از تولید ناخالص ملی، مصنوعات ماشینی، هزینه هاي نظامی و کارکنان نیروهاي مسلح جهان،
از آن زمان خیلی کمتر شده است. محدودیتهاي بودجه، انتخاب فرض درست از بین فرضهاي مختلف درباره نوع جنگی که احتمالا
در یک درگیري باید برگزیند، نامناسب بودن ساختار ناهمگن و متشتت تصمیم گیري کنونی در آمریکا، براي اجراي استراتژي
وسیله و هدف در امر دفاع از منافع جهانی آمریکا، از مهمترین مشکلات این کشور خواهد بود. » مناسب و بالاخره رابطه مناسب بین
1. افول نسبی صنعتی آن در مقایسه با تولید جهانی (انقباض - به عقیده پال کندي برخی از عرصه هاي افول آمریکا عبارتند از: 1
2. بحران و افول در کشاورزي که بر اثر افزایش تولید، تنزل قیمت و بیکاري عده زیادي از کشاورزان را موجب شده - صنعتی). 1
روي گرداندن سیر سرمایه بین المللی از بازرگانی کالا و خدمات بر اثر کسر موازنه بازرگانی آمریکا و کسر » 3. پدیده - است. 1
5. رابطه - 4. تاثیر منفی رشد آهسته صنعتی این کشور بر هماوایی اجتماعی - سیاسی آمریکاییان. 1 - بودجه هاي دولت فدرال. 1
دقیق بین رشد آهسته اقتصادي و هزینه کلان دفاعی. ( 1) البته نویسندگان دیگري هم این افول آمریکا (وحتی زوال و انحطاط آن
معتقد است که آثار انحطاط در سراسر آمریکا به ،« اکتاویوپاز » را) به طرق و علل دیگري مورد توجه قرار داده اند. به عنوان مثال
چشم می خورد. از جمله تضادهاي آمریکا به نظر او عبارتند از: تضاد بین فردگرایی و دموکراسی، عدالت و آزادي، اختیارات
محلی و تمرکز حکومتی، ثروت انبوه و محرومیت فوق العاده، بهترین زیباییها و زننده ترین ابتذالها، حرص ماده پرستانه و حالت
وارستگی (بی نیازي)، پشتکار و خمودگی معتادان و شرابخواران، دقت وسواس گونه علمی و جنون آمار زندگی، زیاده روي در
عفاف و افراط در بی حیایی، و بالاخره آزادي و سرافرازي از یک سو و تمکین و تقلید گله وار از سوي دیگر، مقاصد عالی مثل
رستگاري اخروي، نیکوکاري، رسیدن به حقیقت و خردمندي و محبت در افق دید آمریکاییان وجود ندارد و جزء مسائل شخصی
صفحه 12 از 62
افراد شده است. تزلزل اعتماد آنها به نهادهاي سیاسی کشورشان در آینده خیلی خطرناك است. وضع آمریکا در حال حاضر از
وضعیت روم در پایان عصر جمهوري بدتر است. در سطح نهادهاي سیاسی این کشور وحدت و انسجام و کفایت لازم وجود ندارد.
مدینه فاضله آمریکاییها مخلوطی از سه رؤیا است: رؤیاي زهد و انزوا، رؤیاي سوداگري و رؤیاي کشف جهان. این هر سه تصوراتی
انفرادي است، لذا آنها از برخورد با دنیاي خارج اکراه دارند، از درك آن عاجزند و فاقد صلاحیت اداره آن هستند. بسط نفوذ آن
هم معلول پیشرفت و رشد اقتصادي و اجتماعی و دست نخوردگی نهادهاي مختلف آنها بر خلاف دیگر ملل بوده است. سیاست
خارجی اش پراعوجاج و بلاتکلیف و اکثرا ضد و نقیض و گاه ناهنجار و دستخوش حساسیت در برابر واکنشهاي داخلی است تا
توجه به واکنشهاي خارجی و پاسخ مناسب و منطقی به آنها. آمریکاییها بر اثر عدم ثبات روحی، دائما یا دچار افراطند یا تفریط،
حس خویشتنداریشان را از دست داده اند، دانایی لازم را ندارند، بین سیاست خارجی و اقتدار آمریکا از یک سو و محاسن نظام
داخلی و اقدامات بین المللی آن از سوي دیگر مباینت به چشم می خورد. آمریکاییان (هم ملت و هم زمامداران) حس ششمی را
احتیاط است که به » که تقریبا همه ملل بزرگ و مقتدر داشته اند (حس جهت گیري مناسب در جریان تاریخ) ندارند. این همان
معناي سیاسی، ترکیبی از دانایی و پایداري و جسارت و ملایمت و حسن تشخیص و پافشاري در اجراي تصمیمات اتخاذ شده می
باشد. در آمریکا نفاق، مباحثات کم اهمیت، شکاکیت، کامجویی از لذات مادي تا سرحد خودکشی، تضاد بین منافع شرکتهاي
بزرگ و اتحادیه هاي کارگري و قشر کشاورزان و بانکداران و دستگاههاي خبري و اقلیتهاي نژادي، باعث قربانی شدن جامعه در
تمام سطوح شده است. آنها به جاي درك حوادث جهان، درباره آنها قضاوت می کنند. تناقضی که پایه هاي موجودیت ملت
آمریکا را متزلزل می کند، تناقض بین ماهیت یک دموکراسی و طبیعت یک امپراتوري است. به نظر اکتاویوپاز، همه چیز رو به افول
(چیزي بدتر از انحطاط) است و ما نه شاهد پایان یک امپراتوري یا زوال یک تمدن و یا حتی انهدام یک سیستم تولید اقتصادي
معین، بلکه شاهد بحران تمدن در تمام قاره هاي جهان هستیم که شاید هم آخرالامر به نابودي نوع بشر بینجامد و مرکز ثقل این
2. مشکلات آینده جهان خصوصا جهان غرب: پاول کندي بحق برخی ( بحران عمومی، تمدن ایالات متحده آمریکا خواهد بود. ( 2
از مسایل را که مشکلاتی مشترك (البته از وجوه مختلف) در انتهاي قرن بیستم براي بشر می آفریند، بررسی می کند: انفجار
جمعیت، انقلاب بیولوژي و در نتیجه بیکاري، فقر و نگرانی میلیونها کشاورز، پیشرفت ارتباطات، انقلاب مالی و رشد شرکتهاي چند
ملیتی که باعث جهانی شدن اقتصادهاي خاصی گشته و این موجب نگرانیهاي بسیاري از بازرگانان و سیاستمداران و غیر آنها می
شود، کنترل آدمکهاي کامپیوتري و دستگاههاي خودکار در انقلاب صنعتی جدید همراه با مازاد سرمایه سبب افزایش شکاف بین
شمال و جنوب و عقب ماندگی بیشتر کشورهاي در حال توسعه یا توسعه نیافته می شود، بحران محیط زیست به صورت روز افزون
نگران کننده می شود (افزایش دماي زمین، کاهش جنگها، توسعه حفره اي که در لایه اوزون بر فراز قطب جنوب تشکیل شده
است، تشعشعات رادیو اکتیو و غیره). آسیب پذیري شدید جمهوریهاي شوروي سابق، ظهور مجدد قومیت گرایی (ناسیونالیسم)،
مشکلات ایجاد یک اروپاي یکپارچه و منسجم و قدرتمند که می تواند به بحرانهاي مهمی بینجامد، مشکلات روز افزون آمریکا که
یا باید به سیر فزاینده افول و انحطاط ادامه دهد و یا به دکترین مونروئه (انزواگرایی پیش از 1941 ) برگردد که هر یک پیامدهاي
بسیار سنگین خاص خود را خواهد داشت و همچنین به خواسته هاي فراوان اصلاحگرانه داخلی باید به نحوي پاسخ داده شود، تاثیر
به واحدهاي کوچکتر و نیز خواستهاي وسیعی براي اهمیت « ملت - کشور » تحولات اقتصادي و تکنولوژیکی در تغییر مکان اقتدار از
یافتن بیشتر واحدهایی بزرگتر از کشور - ملت و بالاخره تعصبات فرقه اي و نژادي رو به تزاید. او نتایج این مشکلات و راههاي
مبارزه با آن یا تقویت آن را نیز بررسی می کند. ( 3) روي هم رفته کار پاول کندي عمدتا بررسی واقعیات است نه پیش بینی وسیع
آینده. البته نویسندگان دیگري هم در این مورد نظراتی دارند. مثلا دکتر احمد سیف معتقد است که دموکراسیهاي غربی از جهان
سوم دشمنانی دیو هیبت و اهریمنی نشان می دهند (از نظر رقابت ایدئولوژیک، از نظر احتمال مهاجرت گسترده جنوب به شمال، و
صفحه 13 از 62
از نظر تهدید نظامی و غیره) تا خود موفق شوند به حالت بربریت برگردند. ( 4) ه) ساموئل هانتینگتون، استاد دانشگاه هاروارد
را پرداخته است، خلاصه اندیشه وي از این قرار است: 1. نقطه اصلی « برخورد (رویارویی) تمدنها » آمریکا که نظریه معروف
برخورد در جهان آینده نه ایدئولوژیکی است و نه اقتصادي، بلکه فرهنگی است و بین تمدنها صورت می گیرد، هر چند که دولت
- ملتها همچنان به عنوان نیرومندترین بازیگران عرصه بین الملل در درون تمدنها باقی خواهند ماند. 2. حتی ممکن است در درون
یک تمدن نزاعها و برخوردهایی هم پدید آید ;ولی سرنوشت جهان را برخورد تمدنها تعیین خواهد کرد. 3. تمدن، بزرگترین
واحد عرصه بین الملل است و در جهان کنونی هفت یا هشت تمدن بزرگ وجود دارد: تمدن غربی، تمدن کنفوسیوسی، تمدن
ژاپنی، تمدن اسلامی، تمدن هندو، تمدن اسلاوي - ارتدوکس، تمدن آمریکاي لاتین و احتمالا تمدن آفریقایی. این تمدنها وجوه
اختلاف اساسی دارند: تاریخ، زبان، فرهنگ، سنت، و از همه مهمتر مذهب، البته اختلاف لزوما به معنی درگیري و درگیري
مترادف با خشونت نیست. هرچند اغلب، طولانی ترین و خشونت آمیزترین برخوردها بین تمدنها بوده است. 4. جهان در حال
کوچکتر شدن، کنش و واکنش بین ملتهاي وابسته به تمدنهاي مختلف در حال افزایش، و در نتیجه هوشیاري تمدنی و آگاهی به
وجوه اختلاف بین تمدنها و وجوه اشتراك در درون هر تمدن در حال شدت یافتن است (خودآگاهی تمدنی). 5. روندهاي
نوسازي اقتصادي و تحول اجتماعی در سراسر جهان، انسانها و دولتها را از هویت بومی شان جدا کرده است. امروزه در تمام ادیان
بنیاد گرایی نام گرفته اند و بیشتر اعضاي فعال آنها را افراد جوان، » حرکتهایی در جهت پر کردن خلا هویت صورت گرفته که
تحصیلکرده، کارشناسان فنی از طبقه متوسط، و صنعتگران و تاجران تشکیل می دهند. (تجدید حیات دین که ملتها را به هم می
پیوندد.) 6. نقش دوگانه غرب، آگاهی تمدنی را شدت می بخشد. از یک سو غرب در اوج قدرت است و از سوي دیگر پدیده
بازگشت به اصل خود و میل و اراده و منابع بیشتري براي شکل دادن به جهان به شیوه اي غیر غربی رشد می کند. امروزه بر عکس
. گذشته که نخبگان جوامع غیر غربی، غربزده و عامه مردم سنتی بودند، عامه مردم غربزده و نخبگان بومی و سنتی می شوند. 7
مذهب و فرهنگ، هویت واقعی افراد را تشکیل داده می دهد و حل مسایل مربوط به آن از حل مسایل اقتصادي و سیاسی دشوارتر
است و تمایزات مربوط به آن واقعی و غیر قابل تعویض یا معامله است. 8. منطقه گرایی اقتصادي در حال رشد است و خود از ریشه
هایی در یک تمدن مشترك ناشی شده و باعث قویت خودآگاهی تمدنی می شود. ریشه هاي مشترك تمدنی در هر منطقه منجر به
توسعه سریع روابط اقتصادي کشورهاي آن منطقه می شود. 9. خطوط گسل میان تمدنها، ( 5) به عنوان نقاط بروز بحران و
خونریزي، جانشین مرزهاي سیاسی و ایدئولوژیک دوران جنگ سرد است. 10 . برخورد تمدنها در دو سطح صورت می گیرد: در
سطح خرد، گروههاي نزدیک به هم (وابسته به تمدنهاي متخالف) در امتداد خطوط گسل میان تمدنها، غالبا توسل به خشونت براي
کنترل خاك و مهار یکدیگر، می جنگند. در سطح کلان، دولتهاي وابسته به تمدنهاي مختلف، براي کسب قدرت نسبی نظامی و
اقتصادي با هم رقابت می کنند، براي کنترل نهادهاي بین المللی و طرفهاي ثالث دست به مبارزه می زنند، و بر اساس رقابت،
ارزشهاي خاص سیاسی و مذهبی خود را ترویج می کنند. این برخورد تمدنها قبلا هم وجود داشته است و امروزه نیز در آسیا، اروپا
به ) « عارضه خویشاوندي کشورها » و آفریقا جریان دارد. 11 . مبناي اصلی همکاري و ائتلاف پس از جنگ سرد، مشترکات تمدنی یا
جاي ایدئولوژي سیاسی و ملاحظات موازنه قدرت) خواهد بود. این عارضه در جنگ خلیج فارس، در جنگ قره باغ، و در جنگ
بوسنی هرزگوین کاملا دیده شده است. این صف بندي تمدنی که تا کنون محدود بوده است، همچنان رو به رشد است و جنگ
جهانی بعدي در صورت وقوع، جنگی بین تمدنها خواهد بود. 12 . امروزه غرب، در مقایسه با سایر تمدنها در اوج قدرت است،
جامعه جهانی بی مفهوم شده و » توان نظامی و اقتصادي آن بلامنازع و درگیري نظامی در درون آن غیر محتمل است. اصطلاح
یعنی آمریکا و دیگر قدرتهاي غربی جایگزین آن شده است. نهادهاي مهم بین المللی از جمله صندوق بین « جهان آزاد » عبارت
المللی پول و شوراي امنیت سازمان ملل در اختیار غرب و اهرم و آلت دست آن هستند. این تفاوت در میزان قدرت و مبارزه براي
صفحه 14 از 62
کسب برتري نظامی، اقتصادي و قدرت صنعتی از عوامل و منابع نزاع و تمدنهاي غیر غربی است. دومین منبع، تفاوتهاي فرهنگی
(باورها و ارزشهاي اساسی) خواهد بود. غرب می کوشد تا مفاهیم فرهنگی خود (فرد گرایی، لیبرالیسم، مشروطیت، حقوق بشر،
برابري، آزادي، حاکمیت قانون، دموکراسی، بازار آزاد اقتصادي، جدایی دولت و کلیسا - سیاست دین - و سکولاریزم) را تبلیغ
کند و این موجب واکنش کشورهاي غیر غربی و تاکید آنها بر فرهنگ بومی می شود. این کشورها یکی از سه نوع واکنش را بر
2. الحاق به جمع و پذیرش ارزشها و نمادهاي - 1. انزوا و عدم مشارکت در جامعه جهانی تحت سلطه غرب. 12 - می گزینند: 12
3. تلاش براي حفظ ارزشها و نهادهاي بومی از طرف دیگر (نوسازي ومدرن شدن،نه،غربی شدن) 13 . برخی از کشورها - غربی. 12
از درون گسیخته هستند، مثل روسیه و ترکیه و مکزیک، که یا مشتمل بر جوامعی متعلق به تمدنهاي مختلف اند و طبعا در معرض »
تجزیه خواهند بود، و یا جامعه اي متعلق به یک تمدن ولی داراي دولتی هم پیمان با تمدن غرب هستند که مجبورند در اثر احیاي
تمدن خودشان، به اصل خود برگردند و این منجر به تنشهاي جدي و مهم می شود. لازمه تعریف مجدد هویت تمدنی در
1. نخبگان اقتصادي و سیاسی آن باید به طور کلی حامی و مشتاق تعریف مجدد هویت - کشورهاي از درون گسیخته عبارتند از: 13
3. گروه حاکم در تمدن پذیرنده، باید آگاهانه خواستار چنین - 2. عامه مردم باید به این روند تن دهند. 13 - تمدنی آن باشند. 13
تغییر و تحول تمدنی باشند. 14 . تمدنهاي کنفوسیوسی و اسلامی در حال ارتباط و همکاري با هم در برابر تمدن غرب (براي
برخورد با منافع، ارزشها و قدرت آن) هستند. موضوعات همکاري و ارتباط ایندو با هم، سلاحهاي هسته اي شیمیایی و بیولوژیکی،
موشکهاي بالستیک و ابزار پیشرفته پرتاب آنها، قابلیتهاي راهبري و اطلاعاتی و دیگر امکانات الکترونیکی در این زمینه است و
کنترل تسلیحات با آن مقابله کند. این امر احتمالا موجب درگیري بین غرب و چند کشور اسلامی - » غرب می کوشد در قالب
کنفوسیوسی در آینده بسیار نزدیک خواهد شد. در انتها، وي به غرب اندرزهایی از قبیل همکاري و وحدت بیشتر کشورهاي غربی
با هم، افزایش قدرت خود و سازش با تمدنهاي دیگر و ادامه رابطه با روسیه و ژاپن، استفاده از تعارضهاي درون تمدنهاي دیگر و
حمایت از گروههاي غربگرا در تمدنهاي دیگر و درك عمیقتر از ارزشهاي و باورهاي تمدنهاي دیگر و شناخت عناصر مشترك بین
15 . از نظر هانتینگتون، همچنانکه ( تمدن غربی و سایر تمدنها و نیز تقویت نهادهاي بین المللی تحت سلطه اش می نماید. ( 6
موفقیتهاي اقتصادي منجر به گسترش فرهنگ غربی (خصوصا سکولاریزم یا دنیاگرایی) در سراسر جهان شد، کاهش قدرت غرب
هم سبب عقب نشینی فرهنگ غربی خواهد شد و اشتباه محض است اگر تصور کنیم که چون کمونیسم شوروي سقوط کرد، پس
غرب براي همیشه پیروز شده است. همچنین داد و ستد زیاد (ارتباطات و حمل و نقل بیشتر) نه تنها موجب ایجاد فرهنگ مشترك
نمی شود، بلکه سبب پدید آمدن مقاومت، عکس العمل و درگیري می شود. همچنین نوگرایی و پیشرفت اقتصادي در نقاط
مختلف سبب ایجاد آثاري همگون و فرهنگی مشترك نمی شود. خلاصه اینکه تقدم بخشیدن سنتهاي یهود - نصاري و قانون
16 . از نظر هانتینگتون ( طبیعت توسط بسیاري از کشورها، بر اثر رونق شدید اقتصادي ایجاد شده است و زودگذر خواهد بود. ( 7
1. در گذشته یک نظام بین المللی چند قطبی (پس از شکست ناپلئون) مبتنی - جهان معاصر پس از جنگ سرد دو خصیصه دارد: 16
بر چارچوب غرب و اروپا وجود داشت، اکنون براي اولین بار در تاریخ، سیاستهاي جهانی هم چند قطبی است و هم چند تمدنی
2. در جهان چند قطبی - چند تمدنی، بی تردید غرب همچنان به - (هر یک یا چند قدرت بزرگ متعلق به یک تمدن هستند). 16
صورت فائقه خواهد ماند، ولی قدرت و جذابیت تمدنهاي دیگر در حال افزایش و عکس العمل بر ضد غرب هم در حال شکل
گیري است. ولی در دراز مدت قدرت غرب نسبت به دیگر تمدنها در حال کاهش است. 17 . مهمترین منابع بی ثباتی در جهان
1. در جهان چند ملیتی - چند تمدنی، بروز درگیریهاي قومی و قبیله اي در درون کشورها و جوامع امري - معاصر عبارتند از: 17
2. پویایی موجود در جهان اسلام در زمینه تجدید حیات اسلام که بنیاد گرایی اسلامی صرفا بخش - کاملا بدیهی است. 17
کوچکی از آن است. احیاي اسلام واکنشی است به مشکلات ناشی از نوسازي و تحول اجتماعی، افزایش جمعیت، شهري شدن
صفحه 15 از 62
مردم و از خود بیگانگی (گسستن از سنتهاي بومی) و نیز واکنشی است علیه قدرت غرب. دولتهاي جوامع اسلامی اغلب دیکتاتور،
ظالم، فاسد و غیر مشروع هستند، غرب باید به صورت هماهنگ از عرضه دموکراسی در جوامع اسلامی حمایت کند، دموکراسی
3. تحولات ژرف جاري در آسیاي شرقی که پویاترین منطقه اقتصادي جهان است و - می تواند تاثیر مهار کننده اي داشته باشد. 17
چرخش قدرت از غرب به سمت کشورهاي آسیایی بسیار بدیهی است و چین بازیگر اصلی در آسیاست و در آینده این کشور
18 . همچنین هانتینگتون جریانهاي ( (پس از رشد اقتصادي سریع) گستاختر و توسعه طلبتر و مهاجمتر و امپریالیست تر خواهد شد. ( 8
دموکراسی شدن در جهان معاصر و آخرین مراحل آن و تغییر ساختارهاي حکومتی مختلف در نقاط متفاوت جهان و همچنین
تغییرات نهادها و سازمانهاي تشکیل دهنده هر یک و میزان سازگاري آیین کنفوسیوس و اسلام با دموکراسی را بررسی می کند و
( رهنمودهایی را نیز براي دموکرات شدن ذکر می کند و علل میزان پیشرفت دموکراسی در جوامع را مورد تحقیق قرار می دهد ( 9
که فعلا به بحث ما مربوط نیست. پینوشتها: 1. ر. ك: کندي، پال، ظهور و سقوط قدرتهاي بزرگ، ترجمه محمد قائد شرفی و
2. ر. ك: اکتاویوپاز، مقاله 842- ناصر موفقیان و اکبر تبریزي - تهران، انتشارات و آموزش انقلاب اسلامی، 1371 ، صص 880
، ترجمه دکتر غلامعلی سیار، ماهنامه اطلاعات سیاسی - اقتصادي، آذر و دي 1371 ? ،« امپراتوري دموکراسی در سراشیب انحطاط »
4. ر. ك: . 3. ر. ك: به سوي سده بیست و یکم، ترجمه فریدون دولتشاهی، تهران، اطلاعات، 1374 .4- شماره 64 و 63 ، صص? 13
اطلاعات سیاسی - اقتصادي، آذر و دي 1374 ، شماره ? ،« بربریت متمدن: لیبرالیسم جدید در پایان قرن بیستم » احمد سیف، مقاله
5. این عبارت احتملا با الهام از خطوط گسل زمین شناختی که بر اثر تماس و حرکات صفحات قاره?اي .58- 100 و 99 ، صص? 66
پدید می?آید و منجر به آتشفشان و زلزله در امتداد آن خطوط گسل می?شود، توسط هانتینگتون به کار برده شده است و از آنجا
که نیروهاي بنیادین و زیرزمینی منجر به تحولات در سطح زمین (جغرافیاي طبیعی) می?شود، تعبیري بلیغ و نیکو و بیانگر مقصود
وي محسوب می?شود. 6. ر. ك: هانتینگتون و منتقدانش، نظریه برخورد تمدنها، ترجمه مجتبی امیري، تهران، دفتر مطالعات سیاسی
ترجمه مجتبی امیري، اطلاعات سیاسی - اقتصادي، خرداد و تیر ،« رویارویی تمدنها » 49 و نیز مقاله - بین المللی، 1374 ، صص 45
8. همان، صص? .104- 7. ر. ك: هانتینگتون و منتقدانش، همان، صص? 107 . 5 و 13 و 112 - 1374 ، شماره 70 و 69 ، صص 10
9. ر. ك: ساموئل هانتینگتون، موج سوم دموکراسی در پایان سده بیستم، ترجمه دکتر احمد شهسا، تهران، انتشارات .113-117
. روزنه، پاییز 1373
ربیع الانام
را به چهار عصر تقسیم میکنند که آغازش عصر (Monvantare) سید حسین نوع پسند اصیل هندوان عمر یک دوره انسانی
4) به اتمام میرسد. این اعصار مظهر مراحل غروب و افول تدریجی معنویت ) « با کالی یوگا » (3) ،« ترتا » (2) ،« دوپارا » (1) ،« کریتا »
فقط یک چهارم از کل « کالی یوگا » اولیه است، که با تحقق هر دوره یک چهارم از ناموس ایزدي کاسته میشود که در عصر
ناموس الهی باقی میماند که یونانیان آن اعصار را طلا و نقره و مفرغ و آهن نام نهادهاند. تعبیر دیگر این ادوار کیهانی هندوان
تفسیر زند آگاهانه (هرمنوتیکی) ( 5) از سیر تاریخی و تنزیلی انسان و انطباق آن اعصار با چهار فصل سال و ارتباط آن با قصه
پرسفونه الهه بهار یونانیان است. بشنوید اي دوستان این داستان خود حقیقت نقد حال ماستآن ( 6) رب النوع کشاورزي است که »
هادس ( 10 ) (پلوتون) رب النوع حاکم بر جهان زیر زمین، او را میرباید و با خود به زیر زمین میبرد و همسر خود میگرداند، اما »
زئوس دختر خود را باز میگرداند و سرانجام توافق میکنند که فصل بهار و » پیامآور (Hermes) هرمس » به کمک « دمتر »
سیریز) شش ماه هر سال با دختر ) « دمتر » . تابستان دختر بر روي زمین نزد مادر و در پاییز و زمستان در زیر زمین نزد هادس به سر برد
پرسفونه گلها شکفته میشود و پرندگان میسرایند و همه زمین با لبخند به شاهزاده خانم خوشامد » خود شادمان است. هنگام آمدن
صفحه 16 از 62
پرسفونه براستی موسم بهار است و تا زمانی که با ما میزید سراسر زمین زیبا و پسندیده » میگویند. پارهاي از مردم میگویند
شاه در خانه تاریکش در زیر زمین فرا میرسد دمتر خود را پنهان میکند و تا « پلوتو » پرسفونه به » مینماید، اما چون هنگام پیوستن
بازگشت دخترش آن ماههاي خسته کننده را در غم به سر میبرد. در آن مدت زمین نیز افسرده و غمگین است، برگها به زمین
میریزد و چنان مینماید که درختان بر دور شدن آن شاهزاده خانم زیبا اشک میریزند و گلهاي زیر زمین پنهان میشوند تا آواز
پاي آن دوشیزه هنگامی که مشتاقانه به روي زمین باز میگردد، سراسر طبیعت را از خواب زمستانی بیدار کند. ( 11 ) درختحیات
انسان چهار دوره تاریخی هزاران ساله را پشتسر گذاشته است که با بارانهاي بهار احدیت و آفتابهاي تابستان اساطیري و بادهاي
خزانی عصر متافیزیک و برفهاي انباشته زمستان اومانیست و فسردگی و انجماد روح این ادوار را سپري کرده است که اینک به شرح
و تفصیل هرکدام از آنها میپردازیم. درین نوبتکده صورت پرستی زند هر کس به نوبت کوس هستی حقیقت را به هر دوري
ظهوریست ز اسمی بر جهان افتاده نوریست اگر عالم به یک منوال ماندي بسا انوارکان مستور ماندي گر از گردون نگردد نور خور
در عصر طلایی مردمان در علم ،« کریتا » گم نگیرد رونقی بازار انجم زمستان از چمن بار ار نبندد ز تاثیر بهاران گل نخندد عصر اول
شهودي و معرفتحضوري به سر میبردند و حقایق عالم علوي را از راه مکاشفه و شهود ادراك میکردند. در حماسه بزرگ
این عصر را چنین شرح دادهاند: در این عصر نه خدایان وجود داشتند و نه اهریمنان، معامله و خرید و فروش هرگز انجام « مهابهارتا »
نمیپذیرفت، ضعف و بیماري وجود نداشت، اشک و خون دل و کبر و ترس و آز و طمع و ظلم و بخل موجود نبود. در آن زمان
معتقد و مؤمن بودند. عصر « ریگ ودا » استوار و همه خداي یکتا را میپرستیدند و به (dharma) نظام طبقاتی و ناموس ایزدي
فصل بهار عمر و خلیفه الهی بشر و تاج عزت و کرامتبر سر و ظهور تجلیات الهی که همه چیز صبغه برهمایی و الهی دارد ،« کریتا »
پرسفونه نغمه سرایی و تسبیح خوانی میکند سرسبزي و طراوت و شمیم » و بشر همچون عندلیب در باغ عدن براي بهار زندگیاش
بهاري در وجود عالم و آدم مظهر ظهور احدیت و التفات بشر به حق تعالی و شهود آن میباشد. الهی چون در تو نگرم از جمله تا
جدا رانم و تاج بر سر و چون بر خود مینگرم از جمله خاکسارانم. ( 12 ) بهار عمر خواه اي دل وگرنه این چمن هرسال چونسرین
صد گلآرد بار و چونبلبلهزار آرد و یا گر بهار عمر باشد باز بر طرف چمن چترگلبرسرکشیايمرغخوشخوانغممخور ( 13 ) در
دانته در سفر به چکاد کوه به جویباري میرسد که آن سوي آن باغ عدن قرار دارد و بانوي » ، سرود بیست و هشتم کتاب برزخ
زیبایی در آنجا نغمه سرایی میکند. به او میگوید: لطف کن و بدین جویبار نزدیکتر آي تا آن نغمهاي را که میخوانی بهتر
) « ماتلدا » پروسرپاین و جایگاه وي میافکنی، در آن هنگام - که مادرش او را از کف بداد و او بهار را » توانم شنید. تو مرا به یاد
دانته میگوید: آنان که در دوران کهن درباره عصر طلایی بشر و » خطاب به (Lete) لته » آن بانوي زیبا کنار رود (Matelda
در اندیشه این مکان بودهاند. در اینجا ریشه بشریتبا بی گناهی آبیاري « پارناسو » سعادتمندي آن نغمه سرایی کردهاند شاید که در
( شده بود، اینجا منزلگه بهار جاودانی است و جمله میوهها و این آب همان اکسیري هستند که اینان همه از آن سخن گفتند. ( 14
کشمکش اضداد ظاهر میگردد و جنگ اساطیري میان نیک و بد، خدایان و اهریمنان به وقوع میپیوندد و طبقه ،« دوپارا » عصر دوم
میشوند و آدمیان یک چهارم معرفت فطري « هندو » برهمن هاي دین » مظهر آرمانهاي طبقه جنگاوران جایگزین ،« کشاتریاها »
خویش را از کف میدهند. این دوره مظهر تابستان حقیقت عمر انسان است که تنزل از بهار احدیتبه تابستان واحدیت که ثمره آن
تجلی اسماء و صفات حسنی در کسوت خدایان نیک (اسوره برهمن یا اهوره زردشت) و اسما و صفات قهر در کسوت اهریمنان
15 ) (اساطیراولین کشورهاي بین النهرین و مصر و یونان و روم باستان) دیو و دیوه هند اوستایی که دائما با هم به صورت قهرمانان )
« دمتر » پرسفونه بر روي زمین کنار مادرش » در نزاع و ستیزند که نهایتا غلبه با این لطف الهی میباشند. بهار و تابستان بشر ایام اقامت
و همچنین دمیدن روح عطرآگین بهاري در شکوفایی موجودات که موجب وجد و سرور و پایکوبی آدمیان در چمنزار عالم وجود
آپولون ( 18 ) (الهه شعر و موسیقی) » دیونیزوس (الهه شراب) ( 17 ) و » کریبانته ( 16 ) ملازمین » استبه همراه الهه بهار، جشن و اعیاد
صفحه 17 از 62
،« ترتایوگا » در ستایش آنها برپا میشده است. غیر بهار جهان هستبهاري نهان ماهرخ و خوش دهان باده بده ساقیا ( 19 ) عصر سوم
برهمن » بر اثر گردش گردونه زمان نیمی از ناموس ایزدي (دارما) به فراموشی سپرده میشود و نظام طبقاتی متزلزل میگردد و طبقه
که طبقات ممتاز دین هندو را تشکیل میدهند وظایف خود را چنان که باید عمل نمیکنند. این عصر مظهر حکومت « کشاتریاها » و
است. مرغ زیرك نزند در چمن پردهسراي هر بهاري که به دنبال خزانی دارد این عصر منطبق با فصل خزان « ویشاها » طبقه سوم
افلاطون هستند با تفسیري که » سقراط و » پرسفونه است که آغازش ظهور متافیزیک یونانی و بانیان آن » حقیقت عمر آدمی و غیبت
پرسفونه میدهند. در اشعار شاعران تراژیک حضور پرسفونه بر روي » هادس رهزن » از عالم و آدم و مبدا آن دو دارند اصالتبه
هادس (پلوتو) مذموم است. براي سقراط و افلاطون، هادس و سراي دیگر » زمین ممدوح است و سراي دیگر، یعنی جهان زیر زمین
ممدوح است و بشدت شاعران را نکوهش میکنند و مورد انتقاد قرار میدهند و در کتاب سوم جمهوري اشعار شاعران را که در
آپولوژي و » مذمت عالم دیگر استحذف میکنند. آخرت نگري سقراط و افلاطون و شتافتن به سراي دیگر منعکس در محاورات
فایدون ناشی از عقیده تمیزگی روح از آلودگی اجسام کثیف و دیدار با صور مثالی و معقول در آن عالم است. سقراط » کریتون و »
سیمیاس ( 20 ) عزیز، فیلسوفان حقیقی در تلاش رسیدن به مرگند و کمتر از همه انسانهاي دیگر از مرگ میترسند. » گفت: پس
بنابراین اگر اینان که از هر لحاظ از قید بدن و جدایی گرفتهاند و میخواهند که روحشان آزاد و فارغ از بدن بماند، در هر لحظهاي
که این آرزو به مرحله عمل میرسد بترسند و برآشفته شوند و میل و اشتیاقی به رسیدن به آنچه در زندگی عاشقش بودند، یعنی
شناسایی حقیقت و به رهایی از آنچه پیوسته منفورش میداشتند نشان ندهند، آیا این رفتار اینها بزرگترین ابلهی و دیوانگی تلقی
نخواهد شد؟ آیا این قابل قبول است که کسانی که معشوق یا زن یا فرزندشان میمیرد داوطلبانه حاضر باشند به دنیاي اموات بروند،
به این امید که گمشده خود را در آنجا پیدا کنند. ولی کسی که حقیقتا عاشق معرفت است و پیوسته به این امید زنده است که
روزي به دنیاي اموات راه یافته و شاهد مقصود را در آغوش گیرد، از مردن بترسد و اشتیاقی به رفتن به دنیاي مردگان نشان ندهد؟
معتقد خواهد بود که حقیقت پاك را جز در آنجا نمیتوان پیدا کرد، بنابراین آیا » دوست من کسی که عاشق قیقتباشد شدیدا
فایدون ، زیستن در جهان خاکی را مدت زمان » 21 ) سقراط در محاوره ) «؟ دیوانگی نخواهد بود اگر چنین کسی از مرگ بترسد
اودیسه و خردمندان » طولانی بیمار بودن میداند و در نظر او رهایی از دنیا به مهمی خلاصی از بستر بیماري ( 22 ) و محشور شدن با
سیرن ها » هادس میباشد. سقراط: پس بگذار بگوییم هیچ ذاتی، حتی » و پهلوانان یونان باستان و ملاقات و دیدار به فیلسوف کامل
هادس دور شوند و به این جهان بازگردند بلکه هادس آنان را با چنان سخنانی زیبا سرگرم میکند که » 23 ) نمیخواهند از نزد )
همه مجذوب او هستند و میل ندارند از او جدا شوند. خلاصه، هادس سوفیستی کامل و براي همنشینان خود ولی نعمتبزرگ است،
پلوتون نیز » حتی به آدمیانی که در این جهان به سر میبرند خرسندي و نیک بختی میفرستد و چون ثروتی بیکران دارد او را به نام
میخواند. گذشته از این، مادام که روح کسی اسیر تن است، هادس میل به همنشینی او ندارد، بلکه پس از آنکه روح از زندان تن
هادس به آن روي میآورد. از این رو باید گفت هادس فیلسوفی است که میداند » آزاد شد و از بیماري هوس و آرزو رهایی یافت
تنها چنان روحی را میتوان با بند اشتیاق به قابلیت و خردمندي بست و از گریز بازداشتحال آنکه اگر روح به بیماري هوسهاي
کرونوس نیز، که پدر همه خدایان است نمیتواند او را در نزد خود نگاه دارد هرچند با چنان بندي » دیوانهوار بدن دچار باشد حتی
که خود نیز میگویند برپا داشته استببندد. ( 24 ) اسم قهر الهی با متافیزیک غلبه پیدا میکند. افول و غروب خدایان باعث میشود
که اوصاف خدا و خدایان در آدمی از سرسبزي به زردي بگراید و بادهاي دیجور خزان برگ درختان انسانیت را فرو ریزد. با ظهور
متافیزیک خدایان میگریزند و پرسفونه از انظار ناپدید میشوند و دوزخ دهان باز میکند تا همه چیز را ببلعد. 2500 سال حکومت
فلاسفه بر روي زمین منتهی به عدم حضور پرسفونه و تجلی پلوتو بر روي زمین انجامیده است. جهان را دیدي و فصل بهارش ببین و
از خزان گیر اعتبارش ببین دم سردي باد خزان را ببین رخ زردي برگ رزان را دم آن سرد از درد فراق است که یار از یار و جفت
صفحه 18 از 62
از جفت طاقست رخ این زرد از اندوه دوریست که دوري بعد نزدیکی ضروریست برفته آب و رنگ از شاهد باغ سیه پوش آمده
پرسفونه شامل حالشان شده و » تیرزیاس ( 26 ) که لطف » در ماتمش زاغ ( 25 ) عرفاي اسلامی و مسیحی قرون وسطی همچون
درونشان از بارقهها و اشعه لمعات آذرخشهاي ابر بهاري روشن شده است و غلبه ظلمت عصر متافیزیک را که رهزن بهار حیات
انسان است و به منظور تذکر و تفکر و بیداري از غفلت و نسیان و خواب انسان را اینگونه به تصویر میکشند: ذخیرهاي بنه از رنگ
و بوي فصل بهار که میرسند ز پی رهزنان بهمن و دي ( 27 ) در وقتخزان بیداد، گلها ریخته، عندلیب گریخته، لالهمرده، شکوفه را
باد برده، بنفشه بیمار، نیلوفر سوگوار، نرگس جان داده، سمن آواره، چمن بیچاره، ریاحین در سکرات و چشم عبرت بین در
قطرات، غنچهها ریزیده، برگها پوسیده، جویبارها سراب، گلزارها خراب، هوا پر گرد، سبزهها رخ زرد، نازنینان رزان، کشته تیغ
خزان، و باد بی سر و پاي هر یک را دفن کرده به جاي، ابر پریشان و گریان و رعد در نوحهگري غران، نار در دل انار پنهان، انگور
را خون از دیده روان، آسمان کبود پوشیده، زمین رخ را خراشیده، زاغ در آن مصیبت نگاه کرد و جامه بر خود سیاه کرده، طوفان
از باغ برآمده و به جاي بلبل زاغ درآمده، سحاب در حالت نگریسته.انا لله و انا الیه راجعون. گفته و گریسته. ( 28 ) عصر چهارم
یعنی عصر تاریکی و جنگ و اختلاف در این عصر سیاه و ظلمانی فقط یک چهارم (دارما) باقی میماند و همه چیز به ،« کالی یوگا »
میگوید: فساد بر همه چیز حکمفرما « ویشنو پورانا » . انحطاط و اضمحلال میگراید و ارزشهاي معنوي و اخلاقی نابود میشود
خواهد شد، دولت و ثروت تنها معیار ارزش و مقام، شهوت، یگانه پیوند میان زن و مرد، دروغ تنها راه موفقیت در امور دنیوي
ودایی را کسی دیگر رعایت نخواهد کرد. برهمنها و کشاتریاها » محسوب خواهد شد. نظام طبقاتی متلاشی شده و دستورها و احکام
ها حاکم بر زمین خواهند بود. هر فصلی ضرورتا فصل بعدي را در پی « یاشودا » از مقام خود سقوط خواهند کرد و پستترین طبقه
رنسانس فرا میرسد و همه چیز را نیست و نابود میگرداند، زمین برهوت سترون و » اومانیسم در عصر » دارد ;زمستان سرد و سخت
خورشید آن یخ زده و افق سربی و دیگر از برگهاي زرد پاییزي اثري نیست، برف سفید همه جاي زمین را پوشانده است. شاعران
با تفکر نیست انگارانه زمستان عمر بشر را به تصویر میکشند و سایر فصول سپري شده را نفی کرده و زمستان « کالی یوگا » عصر
سرد و یخبندان و فسردگی روح بشر را اثبات میکنند و بهار انسانیت را انکار مینمایند. فغان (خدا مرده است) نیچه، ناشی از کشته
گوته » فاوست ي » شدن اوصاف الهی در وجود انسان به واسطه کشتار شاعران و فلاسفه اومانیستی بوده است. در طغیان روح
زمستان عمر ابنايآدم بخوبی نشانداده شده است. هم اکنون روح بهاران در جسم درختان قان تاثیر نموده و تاثیر آن در کالبد
راستی که، من از جوشش و نشاط بهاران » ؟ درختان صنوبر و کاج نیز آغاز شده است. آیا نباید بهار در پیکرههاي ما نیز تاثیري باشد
هیچ احساسی نمیکنم. در پیکر من زمهریر است. من، در راه خود برف و یخ میخواهم. قرص خشن ماه سرخ فام، نور کندور خود
29 ) حقیقت ) «. را بسی اندوهناکانه میپراکند! چنان تیره میتابد که رونده در هر گام به درختی یا به تخته سنگی اصابت کند
گمشده خود را در ادوار تاریخی نزد شاعران هر عصر یافتم. هر شاعري نغمه سراي فصل خودش است و در میان در قطعه شعر کلاغ
31 ) حقیقت پاییز و زمستان و حیاتش را چنین منعکس میکند. یک بار، در نیمه شبی ظلمانی و موحش شاعر در غم فراق دختر از )
مشغول خواندن کتابی عجیب و مرموز درباره دانش فراموش شده میشود. ناگهان صدایی از بیرون (Lenire) دست رفتهاش لنور
خانه میشنود: پنجره را گشودم، ناگهان دیدم که کلاغی، که گویی از کلاغان روزگار مقدس کهن بود بال برهم سایید و به درون
پالاس که درستبالاي آستانه در واقع شده بود نشست. دیدار این پرنده آبنوسی و حالت » اتاق آمد. و بالاي در اتاقم روي مجسمه
و متانت و وقاري که به چهره خود میداد، دل افسردهام را به خنده واداشت، بدو گفتم: با آنکه موي بر سر و تاجی بر فرق نداري
یقینا حیلهگر نیستی. اي کلاغ شوم که از دنیاي کهن آمدهاي تا در کرانههاي مرموز شب سرگردان شوي، بگو: نام اشرافی تو در
شاعر اصرار دارد که راز و معماي حضور کلاغ را در آن لحظات .« هرگز » : دیار پلوتونی شب چیست؟ ( 32 ) کلاغ به من گفت
« لنور » کشف کند. بدو گفت: آیا در بهشت دوردست روح افسرده من خواهد توانست دوشیزهاي مقدس را که در دنیاي فرشتگان
صفحه 19 از 62
خواه پرنده باشی » : نام دارد در آغوش کشد؟ کلاغ با جواب هرگز خشم شاعر را برمیانگیزد. خشمگین از جاي جستم و فریاد زدم
و خواه شیطان، این گفته تو فرمان جدایی ما بود. زود به دیار طوفانی خود، به ساحل پلوتونی شب بازگرد ( 33 ) و در اتاق من هیچ
پر سیاهی به یاد این دروغی که گفتی بر جاي مگذار. از روي این مجسمه که بالاي در اتاق من استبرخیز و تنهاییم را بر هم مزن:
هنوز کلاغ همچنان بیحرکت و آرام بر روي مجسمه پریده رنگ پالاس و در بالاي در اتاق من نشسته است. .« هرگز » : کلاغ گفت
چشمانش درستحالت چشمان شیطانی ( 34 ) را دارد که به رؤیایی فرو رفته باشد و نور چراغ که به وي میتابد، سایهاش را بر کف
( 35 ) سزد ار چو ابر بهمن که درین چمن بگریم طرب آشیان بلبل بنگر که زاغ دارد ( 36 ) .« هرگز » . اتاق میلرزد جدا نخواهد شد
آتنه نشسته و سایه منحوسش را بر عقل و روح » در ضمیر ناخوداگاه شاعر، کلاغ از ساحل دوزخی شب آمده و بر روي تندیس
انسان گسترانده است، و عقل و روان انسان را به تیرگی و ظلالت کشانده است. دیگر از جغد پرنده مقدس الهه عقل که در تاریکی
رب النوع جنگ و مرگ در اساطیر آلمان شمالی نام داشته است، شیطان را (Odin) اودین » . قادر به دیدن بود اثري دیده نمیشود
فاوست ، گوته آمده است: ساحره: اي مولاي من، از این برخورد که اندکی » با دو کلاغ بر روي شانهها مجسم میکرده است. در
پرسفونه » خشن بود مرا ببخشاي! اما هنوز هم پاي سم دارت را نمیبینم، دو کلاغ تو کجاست؟ ( 37 ) بالاخره با تحقق فلسفه حقیقت
پنهان و مورد غفلتباقی ماند و همچنین فلاسفه دوره نوزایی و به تبع آن شاعران و جامعهشناسان جامعه مدرن همگی رهزنان
حقیقت هستند. آفتاب یخزده و زمهریر جهنمی برایشان محیط است. دوزخ اما سرد و زبهشت آرزوها دور... ( 38 ) حتی آتش
پرومته » پرومته نمیتواند به زمستان سرد و سیاه این زاغان تیره روز مداح قهرمانیهاي » زئوس توسط » مقدس ربوده شده از معبد
باشلی میسرایم. » اومانیست با همزبانی و هم داستانی » گرمی و روشنایی بخشد. در گذشت از این خزان متافیزیک و زمستان زمهریر
اي باد دیجور، جار بزن یک پیام! اگر زمستان میآید، از پی آن میتواند بهار باشد. ( 39 ) ربیع آمد ربیع آمد ربیع بس بدیع آمد
شقایقها و ریحانها و لاله خوشعذار آمد کسی آمد کسی آمد که ناکس زو کسی گردد مهی آمد مهی آمد که دفع هر غبار آمد
ربیع الانام ( 41 ) بر روي زمین بدون انتظار فرج و استغاثه و تضرع به درگاه او میسور نیست. سلام بر بانوي » 40 ) اما حضور و تجلی )
بهشت و سیده نساء العالمین و شفیعه امت الغیاث الغیاث تو مام زمین نبوتی که از وصلتبه آسمان ولایت بهار امامت زایدشسلام بر
کوثر اي که از تبارت دشمن ابتر فرزندت ربیع الانام ( 42 ) را از پرده غیبتبرون فرست صاحب اسم اعظم، مسیحا خوي، خضر
زندگیبخش تا عندلیبان بهار عارضش را از دست جور زاغان دجال صفتخلاصی بخشد الغوث الغوث ادرکنی، ادرکنی، ادرکنی
Kirta. .1 . نامه فرهنگ ، سال هفتم، شماره سوم، پاییز 1376 » برگرفته از فصلنامه تحقیقاتی .× : ماهنامه موعود شماره 13 پینوشتها
Peresephone . 2. مثنوي معنوي دفتر اول مولوي. 7 . Dvapara. 3. Treta. 4. Kali Yuya. 5. Hermeneutic. 6
Graceh.) اساطیر یونان و روم، گریس. ه . کوپفر .(Proserpine). 8. Zeus. 9. Demeter. 10. Hades (Pluton). 11
ترجمه نورالله ایرانپرست. 12 . مناجات، خواجه عبدالله انصاري. 13 . دیوان حافظ. 14 . برزخ، سرود بیست و هشتم، (Kupfer
غزلیات .Dionysus. 18. Apollon. 19 . اهل وجد و سماع. 17 Corybante . ترجمه شعاعالدین شفاء. 15 . خدایان بد. 16
To live _ That Means to . فایدون، ترجمه کاویانی و لطفی. (نیچهشامگاهبتان) 22 .Simmias. 21 . شمس تبریزي. 20
ترجمه کاویانی و (Kratylos) کراتیلوس .bealong time sick twilight of the idol. Sirens 23. Sirens. 24
حافظ. 28 . رسائل، خواجه عبدالله انصاري. 29 . فاوست، گوته، ترجمه .Tiresias. 27 . لطفی. 25 . یوسف و زلیخا، جامی. 26
Tell . تندیس آتنه. 33 The Raven 32. Pallas ترجمه شجاع الدین شفاء .Edgar Allan poe. 31 . اسدالله مبشري. 30
me what Thy Lardly Nameis on the night|s Plutonian Shore! 34. Get, Thee back into the
الهام بخش سقراط. 36 . حافظ. 37 . ترجمه شجاع الدین tempestand the night|s Plutonian Shore! 35. Damon
P. b. Shelley (1792 - 1822):odeto the . شفاء. 38 . فاوست، ترجمه اسدالله مبشري. 39 . دوزخ اما سرد، اخوان ثالث. 40
صفحه 20 از 62
دیوان .West wind:the trumpet of aprophecy! if Winter Comes. Wanspring be far behind? 41
. شمس تبریزي. 42 . پرسفونه، ربیع الانام یونان و حضرت مهدي، عجل الله تعالی فرجه الشریف، ربیع الانام امت اسلام میباشند. 43
السلام علی ربیع الانام ر. ك: مفاتیح الجنان: زیارت حضرت الامیر، علیه السلام.
هزارهاي در هم پیچیده و خارقالعاده
نوشته: دامیان تامپسون ترجمه: امین میرزایی توضیح مترجم: y2k وحدت نظري غیرمنتظره میان منتظران موعود و در هم پاشیدگی
تایم گزارش ویژه خود را به مساله بحران رایانه ها در آستانه سال دو » دومین هفته از ژانویه سال جاري میلادي مجله انگلیسی زبان
هزار و ارتباط این مساله با حرکتی جهانی در استقبال از موعود منتظر اختصاص داده است. نظر به اهمیت برخی مباحث طرح شده
در این گزارشها، برگردان فارسی دو مقاله انتشار یافته را در این شماره به خوانندگان گرامی مجله موعود تقدیم می کنیم و
پیشاپیش این نکته را یادآور می شویم که انعکاس مباحث یاد شده به معنی تایید صد در صد همه مفاد آن نیست. قبل از ارایه
برگردان فارسی این دو مقاله ذکر چند نکته ضروري است. اولا مساله بحران رایانه ها در سال دو هزار معضلی است که به گفته
کارشناسان از عدم توانایی قرائت درست تاریخ سال دو هزار از سوي رایانه هایی نشات می گیرد که با توجه به زبان برنامه نویسی
کوبول، از دو رقم سمت راست هر سال براي نمایش تاریخ آن استفاده می کنند. در این حالت همه رایانه هایی که در شبکه هاي
تو در توي ارتباطی، اطاق کنترل موشکهاي بالستیک، مرکز کنترل ماهواره ها سیستمهاي مخابراتی و برق رسانی، برج مراقبت
فرودگاهها و دهها امثال آن مشغول به فعالیت اند، در ابتداي سال دو هزار صد سال به عقب برمی گردند که این خود مستوجب در
هم ریختن نظام برنامه ریزي آنهاست. به طور مثال سال 2000 ، دو صفر خوانده می شود که در نظر رایانه ها با سال 1900 برابر
به معنی مکاشفه و الهام و در معناي خاص خود به مفهوم کتاب apocalypse است. نکته دیگر مساله مکاشفات یوحناست. واژه
نشان دهنده " ، apocalyptic :" مکاشفات یوحناست. بنابراین کلمه دیگري که در متن مقالات مذکور بارها تکرار شده است
نوعی نسبت به این مکاشفات است. از آنجا که مضمون اصلی این مکاشفات فرود مسیح، علیه السلام، پس از واقعه آرماگدون
ترجمه کرده « موعود » و شکست نیروهاي شیطانی از سوي سپاه توحید است، این کلمه را در غالب موارد به (Armageddon)
باشد. مساله سوم تامل در نوع واکنش بیگانگان بااین مسایل است. « مربوط به مکاشفات یوحنا » ایم در حالیکه شاید ترجمه دقیق آن
سخن به گزافه نگفته ایم اگر دول غربی، بنیادگرایان مسیحی، تحلیلگران سیاسی و نظامی آمریکا و اروپا و صهیونیسم غارتگر را در
نوستر آداموس صرف نظر از » پی گیري مسایل مربوط به موعود از ما شیعیان بمراتب فعالتر بدانیم. بازخوانی پرونده پیشگوییهاي
صحت و وثاقت یا مجعول بود. نشان، طراحی جنگ ستارگان از سوي دولت ریگان، اتخاذ سیاستهاي خاص برون مرزي نسبت به
برخی کشورها همچون ایران و عراق و لیبی و سودان، ظهور فرقه هاي منجی گراي مسیحی قطع نظر از درصد درستی مدعایشان،
همه و همه نشانه هایی از جدي گرفته شدن این موضوع از سوي بیگانگان هستند. درهمین چند سال گذشته و پس از بروز
هیکل سلیمان از سوي یهودیان افراطی در اورشلیم همراه شد، چندین و چند » خیزشهاي عمومی مسیحیان بنیاد گرا که با طرح بناي
فیلم سینمایی و کتاب و مجله و سایت کامپیوتري به طرح این موضوع اختصاص یافته اند و دریغ از حرکتی در خور از این جانب.
این مساله براي سران دول غربی تا حدي جدي است که به گزارش مجلات مختلف و رادیوهاي برون مرزي تبلیغ مسیحیت،
سازمانهایی چون صلیب سرخ بین الملل، تحلیلگران سیاسی، رهبران اجتماعی و حتی کلیساهاي انجیلی به طراحی طرحهایی براي
مقابله با شرایط بحرانی رو آورده اند یا برخی سکولاریستهایی که وقوع واقعه اي را ولو نه لزوما در سال یا سالهاي آینده بسیار
جدي می بینند، درست به همان سبکی که در روایات اسلامی مربوط به علایم ظهور به آنها اشاره شده به جمع آوري آذوقه و
از Time سلاح و حتی پناه بردن به نقاط امن و دامنه کوهها، درون پناهگاهها و جوف غارها پرداخته اند. در همین شماره تمام
صفحه 21 از 62
گروههاي مختلف مردم آمریکا به چاپ رسیده که با لحاظ احتمالی ولو ضعیف در مورد وقوع واقعه اي خاص در آینده خود را
براي استقبال از آن حادثه آماده می کنند و جالب آنکه مستعبلین مورد نظر بیش از مکاشفات یوحنا و پیشگوییهاي مسیح، علیه
السلام، به شواهد عینی موجود درباره در پیش بودن حادثه اي عظیم استناد کرده اند. به هر تقدیر سخن بر سر آن نیست که تاریخ
وقوع واقعه لزوما سال یا چند سال آینده است که این تعیین وقت و از لحاظ شرعی ممنوع شمرده می شده، بلکه، سخن بر سر لزوم
هشیاري و آگاهی از دیدگاه عمومی مردم جهان است و بی تردید اهمیت تامل در این سري مباحث از تعمق در آرایی که از تاریخ
طرحشان نزدیک به سه قرن و نیم می گذرد نه تنها کمتر نیست، بلکه براي کسانی که به روز آمد بودن اطلاعات خود می اندیشند
بمراتب مهمتر است. مقاله اول: براي میلیونها نفر از معتقدان به موعود در سراسر جهان، پیش بینیهاي تکان دهنده اي درباره حوادث
ناگواري که به دنبال از هم پاشیدن سیستمهاي رایانه اي در سال دو هزار پیش خواهد بود، زنگ اخباري آشنا و هیجان انگیز به
همراه دارد: وحشت عمومی، فلج شدن دولتها، بلوا بر سر غذا، سقوط هواپیماها بر روي آسمانخراشها. در طول چند دهه، بنیاد
گرایان مسیحی پیش بینی می کردند که دقیقا همین نوع در هم ریختگی در پهنه اجتماع در گوشه و کنا رکمین کرده است، اینک،
با کمال شگفتی می بینند که نه تنها این سناریوها جدي گرفته شده اند، بلکه از سوي افرادي به دایره بحث گذاشته می شوند که تا
پیش از این به آنها پوزخند می زدند ;برنامه نویسان رایانه ها، ارباب تجارت و سیاستمداران. در همین سال گذشته دردسرهاي
ناشی از فرا رسیدن هزاره جدید، بیش از هر پیشگویی دیگري از کتاب مقدس به مساله موعود گرایی دامن زد. این دردسرها تب
هزاره گرایی را تا همه مرزهاي ملی و مذهبی با خود به همراه برده و افراد سکولار را هم به هزاره گرایانی دور از انتظار بدل ساخته
است. به عنوان مثال استیو واتسون به پناهگاهی پنهان واقع در اوکلاهما، با گنجایش کافی براي چهل نفر، محصور در حلقه اي از
مردي گوشتالو و ستیزه جو را نشان می دهد که در چهره واقعی ، (wired) نقل مکان کرده است. تصویري از او در مجله وایرد
یک طالب بقا خیره به جهان چشم دوخته است: نیمی نگران و نیمی به خود متکی. او می توانست یکی از آینده بینانی باشد که
براي شنیدن صداي سم اسبان چهار اسب سوار موعود گوش خوابانده است، ولی چنین نیست. او تنها به خاطر [بحران کامپوترها] در
سال دو هزار آنجاست. واتسون یک تحلیلگر سیستمهاي رایانه اي است که دو سال قبل، مسؤولیت اخذ اطمینان از آمادگی لازم
یک شرکت عظیم مخابراتی در ایالات متحده را براي مواجهه با سال دو هزار بر عهده داشته است. پیش از آنکه این ماموریت عظیم
به نحو کامل به انجام رسد، او متقاعد شده بود که هرچه کرده باد هوا بوده است. اگر شبکه سراسري و تو در توي برق از کار
بیفتد، جامعه هم آرام آرام از هم می پاشد. بنابراین او به همان نحوي که موعود گرایان در طول دستکم دو هزاره یادآور شده اند
سر به کوه گذاشت. اگر [بحران کامپیوترها] در سال دو هزار کارشناسان رایانه را به معتقدان به آخرالزمان بدل کرده است، بر
بسیاري از پیروان کلیساي انجیلی و بنیاد گرایان، اثري معکوس برجا گذارده. مسیحیان دست راستی که تا پیش از این بیش از
جریان رسمی کلیسا از ادبیات رایانه اي دور بوده اند، بسرعت به کارشناسان فاضل مباحث مربوط به سال دو هزار بدل می شوند.
خطابه اي جذاب که در نشست سالانه ائتلاف مسیحیان، با عنوان راهی به سوي پیروزي ایراد شد، کارگاهی درباره [بحران] سال دو
هزار بود که طرحهایی را به منظور فراهم کردن آذوقه، سرپناه و لوازم درمانی در زمان وقوع هرج و مرج به کلیساها ارایه می کرد.
واکنشهاي لازم در زمان وقوع (The,JosephProject سایتهاي کامپیوتري مسیحی همچون طرح یوسف دو هزار ( 2000
خودتان را آماده کنید. براي یافتن راههاي بدیعی که » : شورش را مو به مو در میان می گذارند. سایت مذکور در اینباره می گوید
سال ) Y2K شما را با کلیساهاي واقع در جغرافیاي محل سکونتتان پیوند دهد دست به کار شوید... براي جامعه خود انباري با نشان
تاکید اصلی این دسته از واکنشهاي مسیحی، بر گشوده شدن دریچه اي فوق العاده براي تبلیغ کلیساي «. دو هزار) دست و پا کنید
بزرگترین موقعیتی که از » : در اختیار گذاشته شده است. همچنانکه یکی از سایتها عرضه می کند Y2K انجیلی است که از سوي
موضوعات مربوط به آخرالزمان بیش از آنکه صراحتا بر زبان رانده شوند به اشاره مطرح «. زمان برج بابل تا کنون دست داده است
صفحه 22 از 62
یک استاد رشته ارتباطات در دانشگاه کالیفرنیاي جنوبی نیازي به این [پرده پوشی] (O`eary) شده اند. اما به گفته استفن اولیري
سایتها خوشبینانه از علایم [ظهور] سخن می گویند، در حالی که مخاطبان با این نشانه ها به سمت نوعی نظام اعتقادي » . نیست
درباره موعود سوق داده می شوند. براي چنین افرادي [بحران] سال دو هزار داستان فرو ریختن پیکره اقتدار سکولاریسم را به همراه
دارد. سالهاي سال کارشناسان کامپیوتر هزاره اي فنی و بی خدا را پیش بینی می کردند، حالا با در پیش بودن [بحران رایانه ها] در
اگر مسیحیان پیرو کلیساي انجیلی از سخن «. سال دو هزار براي کسانی که به مداخله الهی باور دارند طعنه زدن بسیار خوشایند است
بی پرده درباره [رابطه] بحران رایانه ها در سال دو هزار با آخرالزمان طفره می روند، درباره صداهاي افراطی تر چنین سخنی لزوما
صادق نیست. به گفته چیپ بارلت، تحلیلگر ارشد انجمن مطالعات سیاسی، یک منبع اندیشه لیبرال، سال دو هزار در حال ایجاد
شما می توانید به آنکه در سال دو هزار نظامی نوین و جهانی تحت سیطره » : نوعی وحدت نظر میان همه گروههاي تندرو است
شیطان شکل خواهد گرفت، یا به آنکه نظام اقتصادي از سوي یهودیان فرو خواهد پاشید و یا به آنکه نخبگان مرموز این واقعیت را
که بحران رایانه ها در سال دو هزار چاشنی زمستانی هسته اي خواهد بود پنهان می کنند باور داشته باشیداینکه قهرمان که باشد مهم
نیست، شما می توانید در بحثهاي کاربردي، درباره آنکه کدام صافی آب بهتر کار می کند، با دیگر طالبان بقا زمینه مشترکی براي
بسیاري از فرهیختگان هزاره گرا از آنکه سال دو هزار به تروریسم بینجامد دل نگرانند. اولیري در اینباره می گوید: «. صحبت بیابید
تمام کاري که باید انجام شود جاسازي ماهرانه بمبی در اطاق کنترل شبکه برق است تا بخش وسیعی از کشور را تحت تاثیر قرار »
به هر تقدیر یکی از چشم » . دهد. من در اینباره با نمایندگان اف. بی. آي صحبت کرده ام و آنها بخوبی از این مساله آگاهند
یک استاد تاریخ در دانشگاه البرتا با (Gow) اندازهاي اضطراب انگیزتر، دلهره هزاره نو در میان جوامع گسترده تر است. آندره گو
در زمستان زود هنگام کانادا، دما تا چهل درجه سانتیگراد » : اشاره به وابستگی این مساله به موقعیت جغرافیایی هر منطقه می گوید
مردم اینجا کیس و » : او می گوید «. زیر صفر پایین می آید. یک شب با قطع برق، مردم در خانه هایشان شروع به مردن می کنند
و دیگر نقاط جهان؟ کریستوفر وارتلی یک تحلیلگر مقیم لندن که به «. پرطاقت اند اما از عهده تحمل چنین فاجعه اي برنمی آیند
مؤسسات بزرگ مالی درباره دردسرهاي هزاره جدید خدمات مشاوره اي ارایه می دهد، بر این باور است که قائمه مسیحیان در غیر
بحران] در سال دوهزار بر آمریکا و اروپاي غربی اثر ناچیزي بر جا می ]» : جایی که می بایست به جستجو مشغولند. او می گوید
گذارد. پیامدهاي این حادثه می تواند به در هم پاشیدگی جوامعی چون چین، کره، تایلند و آفریقاي جنوبی بینجامد. اینها جاهایی
یک جامعه » : به هر تقدیر از نظر او بدترین کابوس مربوط به روسیه است «. هستند که ما باید به جنبشهاي هزاره گرایانه بگردیم
هدف حمله:بیت «. عمیقا مذهبی و از جا درآمده که سخت به تجهیزات سالخورده رایانه اي متکی است. موعود شما آنجاست
از اورشلیم (بیت المقدس) ریچارد وودبري از دنور ترجمه: امین (Beyer) المقدس (اورشلیم) نویسندگان و گزارشگران: لیرابیر
میرزایی هیچ جاي دیگري بر روي زمین چون اورشلیم شمارش معکوس خود را براي تحقق وعده موعود آغاز نکرده است. این
شهر نقطه متمرکز پیشگوییهاي کتاب مقدس و افسانه هاي پر رمز و راز است ;با طور سینا و مسجدالاقصایش، همان قرارگاه معبد
سلیمان، پایگاه فرود احتمالی مولی [مسیح، علیه السلام]. این مساله به احتمال قریب به یقین، علت حضور پیروان مونت کیم میلر،
رهبر فرقه کلرادو در اسرائیل و حساسیت روزافزون اسرائیلیها با نزدیک شدن هزاره جدید و فرمان اخراج آن عده از پیروان این فرقه
است که در هفته گذشته دسترسی به آنان ممکن بوده است. میلر که به همراه هشتاد نفر از یاران منتظر مسیحی خود مستقر در دنور
سپتامبر گذشته ناپدید شده است، خود را یکی از مبشرین مورد اشاره یازدهمین فصل از مکاشفات یوحنا می داند، ، (Denver)
آماده باشید که دنبال من بیایید » . کسی که در خیابانهاي اورشلیم کشته می شود و سپس مسیح وار سه روز بعد، از مرگ برمی خیزد
این جمله اي است که میلر پیش از ناپدید شدن دسته جمعی پیروان خود را با آن فراخوانده است. به دنبال هشدار اف.بی «. و بمیرید
را زیر نظر گرفته است. بر خلاف مسیحیان منجی (Denver) آي، اسرائیل از چند ماه قبل اولین گروه از مسافران رسیده از دنور
صفحه 23 از 62
گرایی که پوشیده در رداهایی مقدس پیرامون شهر قدیمی اورشلیم حلقه زده اند، این فرقه گرایان افرادي خوش پوش و صریح اند
که بسادگی تحت عنوان توریست از مرز عبور کرده اند. با این حال یک مقام امنیتی اسرائیل ادعا می کند که گروه مسیحیان منتظر
شورش بزرگ در مسجدالاقصی که هدف از آن دامن زدن به جنگی میان اعراب و یهودیان است آماده می » خود را براي یک
کنند. آنچه که در آرماگدون [نبرد نهایی نیروهاي خیر و شر] به اوج خود می رسد. تصمیم بر عدم انتظار براي فرا رسیدن پایان
جهان، اسرائیلی ها را بر آن داشت که به دو خانه اي که چهارده نفر از افراد این فرقه در آن سکونت داشتند به این بهانه که آنها سه
مرد را به منظور طراحی عملیات خرابکارانه و بمب گذاري در مکانهاي مقدس پناه داده بودند ;یورش ببرند. گرچه این عده
خواهان رفتن به یونان به منظور پیوستن به همکیشان خود بوده اند، اما هر چهارده مسیحی منتظر، در روز شنبه به دنور باز گردانده
شدند. برخی از اعضاء فرقه مذکور هفته پیش ادعا کردند که میلر در لندن بوده است. هال مانسفیلد سرپرست فرقه مستقر در کلرادو
ثالوث) می داند در برابر هلکوپترهاي ) Trinity میلر که خود را «. میلر می تواند آنها را از هر جایی با تلفن اداره کند » : می گوید
جنگ بعدي از » : سیاه، نظام نوین جهانی و بحران سال دو هزار موضعگیري کرده است. یک مقام امنیتی اسرائیل می گوید
هم موساد و هم شینبت، سرویسهاي «. مرزهایمان به ما تحمیل نمی شود، بلکه از همین جا از مسجدالاقصی آغاز خواهد شد
اطلاعاتی داخل و خارج اسرائیل با مساله پی گیري و نظارت بر تهدیدات صورت گرفته از سوي هزاره گرایان درگیر شده اند. یک
اولین فرض شما باید این باشد که این افراد منطقی و قابل پیش بینی » : منبع نزدیک به دستگاههاي امنیتی اسرائیل یادآور می شود
سی و یکم دسامبر 1999 » : او براي نمونه یادآور می شود «. هستند. آنها می توانند تقریبا هر کاري را در هر زمانی انجام دهند
اولیاي امور نه تنها به میلر و «. ضرورتا روز واقعه نیست، این حادثه می تواند در فوریه سال 2000 یا در ژوئن 1999 هم اتفاق بیفتد
فرقه او چشم دوخته اند، بلکه یک گروه دیگر آمریکایی را هم که تقریبا دوازده نفرند و در صومعه هایی در کوههاي اطراف
اورشلیم، در حوالی کرانه غربی [رود اردن] سکونت دارند زیر نطر گرفته اند. با سازماندهی محدودتري از فرقه دنور، گروه مزبور
منتظر اشاره رهبر خود براي ورود به مسجدالاقصی هستند. بنا به گفته یک مقام اسرائیلی هریک از آنان انتظار دارد که در وقایع
هر یک از آنان احساس می کند که او مرد برگزیده براي انجام این » : آخرالزمان نقشی اساسی ایفا کند. این مقام رسمی می گوید
اعضاء گروه به سمتهایی گمارده شده اند: یکی عهده دار برقراري عدالت در جهانی است که می آید، دیگري «. ماموریت است
مقامات اسرائیلی از این بیم دارند «. خطرناکترین فرقه دنور است » : با این همه یک منبع امنیتی می گوید «. عهده دار برقراري آرامش
که اعضاي دستگیر نشده گروه فعالیت زیرزمینی اي را سامان دهند. هفته گذشته گروه مسیحیان منتظر از سوي وکیلشان به عنوان
آدمهایی دوست داشتنی وصف شدند که همچون دیگر پارسایان خارجی صادقانه بازگشت مسیح را انتظار می برند و البته منتظر
هستند که ایالات متحده تا پایان امسال از هم پاشیده شود.
هدف حمله:بیتالمقدس
ریچارد وودبري از دنور هیچ جاي دیگري بر روي زمین چون اورشلیم شمارش معکوس خود را براي تحقق وعده موعود آغاز
نکرده است. این شهر نقطه متمرکز پیشگوییهاي کتاب مقدس و افسانههاي پر رمز و راز است ;با طور سینا و مسجدالاقصایش، همان
قرارگاه معبد سلیمان، پایگاه فرود احتمالی مولی [مسیح، علیهالسلام]. این مساله به احتمال قریب به یقین، علتحضور پیروان مونت
کیم میلر، رهبر فرقه کلرادو در اسرائیل و حساسیت روزافزون اسرائیلیها با نزدیک شدن هزاره جدید و فرمان اخراج آن عده از
پیروان این فرقه است که در هفته گذشته دسترسی به آنان ممکن بوده است. میلر که به همراه هشتاد نفر از یاران منتظر مسیحی خود
سپتامبر گذشته ناپدید شده است، خود را یکی از مبشرین مورد اشاره یازدهمین فصل از مکاشفات ، (Denver) مستقر در دنور
آماده باشید که » . یوحنا میداند، کسی که در خیابانهاي اورشلیم کشته میشود و سپس مسیحوار سه روز بعد، از مرگ برمیخیزد
صفحه 24 از 62
این جملهاي است که میلر پیش از ناپدید شدن دسته جمعی پیروان خود را با آن فراخوانده است. به دنبال «. دنبال من بیایید و بمیرید
را زیر نظر گرفته است. بر خلاف (Denver) هشدار اف.بیآي، اسرائیل از چند ماه قبل اولین گروه از مسافران رسیده از دنور
مسیحیان منجیگرایی که پوشیده در رداهایی مقدس پیرامون شهر قدیمی اورشلیم حلقه زدهاند، این فرقهگرایان افرادي خوشپوش
و صریحاند که بسادگی تحت عنوان توریست از مرز عبور کردهاند. با این حال یک مقام امنیتی اسرائیل ادعا میکند که گروه
شورش بزرگ در مسجدالاقصی که هدف از آن دامن زدن به جنگی میان اعراب و یهودیان » مسیحیان منتظر خود را براي یک
است آماده میکنند. آنچه که در آرماگدون [نبرد نهایی نیروهاي خیر و شر] به اوج خود میرسد. تصمیم بر عدم انتظار براي فرا
رسیدن پایان جهان، اسرائیلیها را بر آن داشت که به دو خانهاي که چهارده نفر از افراد این فرقه در آن سکونت داشتند به این بهانه
که آنها سه مرد را به منظور طراحی عملیات خرابکارانه و بمب گذاري در مکانهاي مقدس پناه داده بودند ;یورش ببرند. گرچه این
عده خواهان رفتن به یونان به منظور پیوستن به همکیشان خود بودهاند، اما هر چهارده مسیحی منتظر، در روز شنبه به دنور باز
گردانده شدند. برخی از اعضاء فرقه مذکور هفته پیش ادعا کردند که میلر در لندن بوده است. هال مانسفیلد سرپرست فرقه مستقر
ثالوث) میداند در برابر ) Trinity میلر که خود را «. میلر میتواند آنها را از هر جایی با تلفن اداره کند » : در کلرادو میگوید
جنگ بعدي » : هلکوپترهاي سیاه، نظام نوین جهانی و بحران سال دو هزار موضعگیري کرده است. یک مقام امنیتی اسرائیل میگوید
هم موساد و هم شینبت، سرویسهاي «. از مرزهایمان به ما تحمیل نمیشود، بلکه از همین جا از مسجدالاقصی آغاز خواهد شد
اطلاعاتی داخل و خارج اسرائیل با مساله پیگیري و نظارت بر تهدیدات صورت گرفته از سوي هزارهگرایان درگیر شدهاند. یک
اولین فرض شما باید این باشد که این افراد منطقی و قابل پیشبینی » : منبع نزدیک به دستگاههاي امنیتی اسرائیل یادآور میشود
سی و یکم دسامبر 1999 ضرورتا » : او براي نمونه یادآور میشود «. هستند. آنها میتوانند تقریبا هر کاري را در هر زمانی انجام دهند
اولیاي امور نه تنها به میلر و فرقه او «. روز واقعه نیست، این حادثه میتواند در فوریه سال 2000 یا در ژوئن 1999 هم اتفاق بیفتد
چشم دوختهاند، بلکه یک گروه دیگر آمریکایی را هم که تقریبا دوازده نفرند و در صومعههایی در کوههاي اطراف اورشلیم، در
حوالی کرانه غربی [رود اردن] سکونت دارند زیر نطر گرفتهاند. با سازماندهی محدودتري از فرقه دنور، گروه مزبور منتظر اشاره
رهبر خود براي ورود به مسجدالاقصی هستند. بنا به گفته یک مقام اسرائیلی هریک از آنان انتظار دارد که در وقایع آخرالزمان
هر یک از آنان احساس میکند که او مرد برگزیده براي انجام این ماموریت » : نقشی اساسی ایفا کند. این مقام رسمی میگوید
اعضاء گروه به سمتهایی گمارده شدهاند: یکی عهدهدار برقراري عدالت در جهانی است که میآید، دیگري عهدهدار «. است
مقامات اسرائیلی از این بیم دارند که اعضاي «. خطرناکترین فرقه دنور است » : با این همه یک منبع امنیتی میگوید «. برقراري آرامش
دستگیر نشده گروه فعالیت زیرزمینیاي را سامان دهند. هفته گذشته گروه مسیحیان منتظر از سوي وکیلشان به عنوان آدمهایی
دوست داشتنی وصف شدند که همچون دیگر پارسایان خارجی صادقانه بازگشت مسیح را انتظار میبرند و البته منتظر هستند که
ایالات متحده تا پایان امسال از هم پاشیده شود
ایرانیان و نقش آنان در دوران ظهور - 3
قسمت سوم علی کورانی ترجمه: عباس جلالی کلیه منابع روایی شیعه و سنی، پیرامون حضرت مهدي، علیه السلام، اتفاق نظر دارند
که آن بزرگوار بعد از نهضتی مقدماتی که برایش به وجود می آید، ظهور می کند... و یاران درفشهایی سیاه، ایرانی اند که زمینه
ساز حکومت آن حضرت و آماده کننده مقدمات فرمانروایی وي می شوند. در این روایات، اتفاق است که دو شخصیت وعده داده
شده، سید خراسانی و یا هاشمی خراسانی و یاور او شعیب بن صالح هر دو ایرانی هستند... تا پایان روایاتی که مربوط به آنان در
منابع شیعه و سنی آمده است. اما منابع حدیث شیعه علاوه بر ایرانیان، افراد دیگري را به عنوان زمینه سازان ظهور حضرت مهدي،
صفحه 25 از 62
علیه السلام، به نام یمنیها ذکر نموده است، چنانکه روایات بی شماري در منابع شیعه وجود دارد که بطور عموم دلالت دارد که قبل
او می » : از ظهور آن حضرت، حکومت و یا نیرو و یا نهضتی مبارز و انتقام گیرنده برپا خواهد شد... مانند این روایتی که می گوید
یوم » آید و براي خداوند، شمشیري است از نیام کشیده شده البته اگر چنین روایتی وجود داشته باشد. چه اینکه صاحب کتاب
الخلاص آن را با ذکر پنج منبع نقل کرده است که من این روایت را در این منابع نیافتم، همچنین موارد متعدد دیگري که براي آنها
هم منابعی را ذکر نموده است! خداوند به ما دقت و امانت در نقل روایات را عنایت فرماید... و مانند روایت ابان بن تغلب از امام
صادق، علیه السلام، که گفت شنیدم، حضرت می فرمود: هنگامیکه درفش حق برافراشته می گردد شرقیها و غربیها آن را لعن و
نفرین می کنند! آیا می دانی براي چه؟ عرض کردم خیر. حضرت فرمود: براي آنچه را که مردم با آن روبرو می شوند از اهل بیت و
فرزندان آن حضرت پیش از ظهور وي. ( 1) این روایت دلالت دارد که اهل بیت آن حضرت، از بنی هاشم اند و پیروان وي، غرب و
شرق را خشمگین و ناراحت کرده اند، آنها (دشمنان) زمانیکه با نهضت ظهور حضرت مهدي، علیه السلام، روبرو می شوند براي
آنان مصیبتی بس بزرگ است که در اثر آن اعصابشان را از دست می دهند و روایتی که قبلا از روضه کافی در تفسیر آیه شریفه
از امام صادق، علیه السلام، نقل شد حضرت فرمودند: گروهی را که خداوند پیش از ظهور « بعثنا علیکم عبادا لنا اولی باس شدید »
قائم برمی انگیزد، هیچ دشمنی را از آل پیامبر، صلی الله علیه وآله، فرا نمی خوانند مگر اینکه او را به قتل می رسانند. و سایر روایاتی
که دلالت دارد، مهیا شدن مقدمه و زمینه براي ظهور آن حضرت، با نیروي نظامی و تبلیغاتی جهانی است و چنانکه در برخی
بنابراین، روایات مربوط به مقدمات ظهور، به سه دسته تقسیم می .« نام او سر زبانهاست » روایات آمده است به گونه اي است که
شود: الف - روایات مربوط به روي کار آمدن یاران درفشهاي سیاه که شیعه و سنی بر آن اتفاق دارند. ب - روایات مربوط به
حکومت یمنی که فقط در منابع شیعه وارد شده است، البته شبیه این روایات، احادیثی در برخی از منابع اهل سنت مبنی بر ظاهر
شدن یمنی پس از ظهور حضرت مهدي، علیه السلام. ج - روایاتی که حاکی از ظاهر شدن و روي کار آمدن زمینه سازان ظهور آن
بزرگوار است، بی آنکه آنها را مشخص نماید... اما بزودي متوجه خواهید شد که این روایات بطور عموم دلالت بر یاران ایرانی و
یمنی آن حضرت دارد که زمینه ساز حکومت وي هستند. اما روایات، زمان روي کار آمدن حکومت یمنیها را مشخص نموده است
که در همان سال ظهور حضرت و همزمان با خروج سفیانی از سرزمین شام و یا نزدیک خروج سفیانی که دشمن و مخالف حضرت
است، می باشد. اما حکومت زمینه سازان ایرانی، به دو مرحله مشخص تقسیم می شود: مرحله اول، آغاز نهضت آنان به وسیله مردي
آغاز نهضت » از قم، کسی که حرکتش سرآغاز امر ظهور حضرت مهدي، علیه السلام، است، چه اینکه روایات گویاي این است که
مرحله دوم، ظاهر شدن دو شخصیت مورد نظر، در بین آنان به نام سید خراسانی و فرمانده .« آن حضرت از ناحیه مشرق زمین است
نیروهاي آن حضرت و جوان گندمگونی که نام وي در روایات، شعیب بن صالح ضبط شده است. چنانکه می توان، نقش ایرانیان
زمینه ساز را با توجه به پیشامدها و حوادثی که ذکر آنها در اخبار آمده است نیز، به چهار مرحله تقسیم نمود: مرحله اول: از آغاز
نهضت توسط مردي از قم تا ورودشان در جنگ. مرحله دوم: داخل شدن در جنگی طولانی، تا اینکه خواسته هاي خویش را بر
دشمن تحمیل کنند. مرحله سوم: رد کردن خواسته هاي نخستین خود که اعلام کرده بودند و به پا داشتن قیام همه جانبه آنان.
مرحله چهارم: سپردن پرچم اسلام به دست تواناي حضرت مهدي، علیه السلام، و شرکت جستن آنها در نهضت مقدس آن حضرت.
در برخی از روایات، آمده است که ظاهر شدن خراسانی و شعیب در اثناي جنگ ایرانیان به وقوع می پیوندد، به گونه اي که آنها با
توجه به طولانی شدن نبردشان با دشمن، خودشان سید خراسانی را به عنوان سرپرستی امور اجتماعی و سیاسی خود برمی گزینند
گرچه وي از پذیرفتن این منصب خرسند نیست، اما آنها او را سرپرست خود قرار می دهند، سپس سید خراسانی، شعیب بن صالح را
به فرماندهی نیروهاي مسلح خویش برمی گزیند. در تعدادي از روایات، زمان آخرین مرحله زمینه سازي آنان که متصل به ظهور
حضرت مهدي، علیه السلام، است مشخص گردیده که شش سال خواهد بود. این برهه، مرحله شعیب و خراسانی است، از محمدبن
صفحه 26 از 62
حنفیه نقل شده است که فرمود: درفشهاي سیاهی از بنی عباس و پس از آن درفشهاي سیاه دیگري از خراسان خروج می کنند که
حاملان آنها کلاه سیاه و لباس سفید بر تن دارند، پیشاپیش آنان مردي است که وي را صالح بن شعیب و یا شعیب بن صالح می
نامند او از قبیله بنی یمنم است آنان نیروهاي سفیانی را شکست داده و در بیت المقدس فرود می آیند تا مقدمه حکومت حضرت
مهدي، علیه السلام، را فراهم آورند، تعداد سیصد تن دیگر از شام به او می پیوندند، فاصله خروج او تا تقدیم زمام امور به حضرت
مهدي، علیه السلام، هفتاد و دو ماه می باشد. ( 2) در مقابل این احادیث، روایات دیگر است که می گوید، ظاهر شدن خراسانی و
شعیب، مقارن و همزمان، ظاهر شدن یمنی و سفیانی است از امام صادق، علیه السلام، روایت شده است که فرمود: خروج خراسانی
و سفیانی و یمنی در یک سال و یک ماه و یک روز واقع می شود، درفش یمنی در بین این پرچمها از همه هدایت گر است، زیرا
وي مردم را به حق دعوت می کند. ( 3) و از امام باقر، علیه السلام، منقول است که فرمود: خروج سفیانی و یمنی در یک سال و
یک ماه و یک روز است مانند نظم و ترتیب دانه هاي تسبیح که یکی بعد از دیگري است. جنگ از هر طرف روي می آورد. واي
بر کسانی که در مقابل آنان بایستند در میان آن درفشها، پرچم یمنی هدایت گرتر است، آن درفش حق است و شما را به سوي
صاحبتان (مهدي، علیه السلام) دعوت می کند. ( 4) ظاهرا، مراد از خروج این سه نفر به ترتیب، مانند دانه هاي تسبیح، با اینکه در
یک روز واقع می شود این است که انگیزه هاي خروج آنها با یکدیگر ارتباط سیاسی دارد. البته آغاز خروج آنان در یک روز
است، اما ترتیب جنبش آنان و استحکام امورشان مانند مهره هاي تسبیح، یکی پس از دیگري واقع می شود. به علاوه روایت هفتاد
و دو ماه اگرچه قابل قبول است. چون به طرق زیادي از محمد بن حنفیه نقل شده است. روایات، گویاي این است که وي داراي
نوشته اي از پدر بزرگوارش حضرت علی، علیه السلام، بوده که حضرت آن را از گفتار پیامبر، صلی الله علیه وآله، نوشته بوده و در
آن حوادث و پیشامدهاي آینده بوده، بلکه بنا به گفته برخی از روایات، در آن نوشته، نام تمام فرمانروایان حاکم بر مسلمانها، تا روز
قیامت ذکر شده بوده و آن را فرزندش ابو هاشم از وي به ارث برده و نام کسانی را که از عباسیان حکومت خواهند کرد به اطلاع
آنان رسانده است... اما با این همه، آنچه در مساله خراسانی و شعیب بهتر به نظر می رسد، روایاتی است که می گوید خروج
خراسانی و شعیب همزمان خروج سفیانی و یمنی است، چون این روایات، منتسب به امامان، علیهم السلام، می باشد و سندش
محکمتر است، بلکه در این روایات احادیث صحیح ( 5) السندي نیز مانند روایت ابوبصیر از امام باقر، علیه السلام، وجود دارد. در هر
صورت، این مرحله از حکومت زمینه سازان دولت حضرت، چنانچه ما هم ترجیح دادیم، سال قبل از ظهور وي و یا احتمال اینکه
شش سال باشد و در هر حال آخرین مرحله حکومت آنهاست، اما آنچه مشکل به نظر می رسد، شناخت مراحل دیگر دولت آنها
قبل از آخرین مرحله آن است و اینکه فاصله بین آغاز حکومت آنان به واسطه مردي از قم و بین خروج سید خراسانی و شعیب
چقدر است؟... این در حقیقت بخشی مفقود از سلسله روایات مربوط به ایرانیان است که من در روایات ندیدم چه اندازه بوده
است.. آري در برخی از روایات، اشاره هایی در این زمینه وجود دارد که بعد از بیان مهم ترین روایات مربوط به حکومت آنان،
خواهد آمد. روایت: آغاز حکومت مهدي، از ایران از جمله آن روایات، حدیثی است که صراحت دارد، آغاز نهضت حضرت
مهدي، علیه السلام، از ناحیه مشرق خواهد بود از امیر مؤمنان، علیه السلام، نقل شده است که فرمود: آغاز ظهور او از مشرق است،
( زمانیکه این امر پیش آمد، سفیانی خروج می کند. ( 6) و از طرفی آنچه که علما بر آن اتفاق دارند و در روایات به نحو تواتر ( 7
آغاز نهضت » : وارد شده این است که ظهور آن حضرت از مکه است، بنابراین باید مراد از گفته امیر مؤمنان، علیه السلام، که فرمود
او از ناحیه مشرق است یعنی آغاز و شروع نهضت وي از مشرق، یعنی ایران است. و همچنین دلالت دارد که آغاز نهضت آن
حضرت، قبل از خروج سفیانی بوده و فاصله بین آغاز امر او و خروج سفیانی، مدتی نه کوتاه و نه طولانی است. زیرا در روایت،
ثم که دلالت بر فاصله داشته باشد، بلکه می توان گفت این » و « فاء » عطف شده است نه « واو » هضت حضرت بر خروج سفیانی، با
روایت، اشاره به نوعی ارتباط سببی بین آغاز امر زمینه سازي براي دولت حضرت مهدي، علیه السلام، از سرزمین ایران و بین خروج
صفحه 27 از 62
سفیانی دارد، توجه داشتید که جنبش سفیانی صرفا واکنشی است جهت رویارویی با موج فزاینده نهضت اسلامی که زمینه ساز
مقدمه قیام آن حضرت است. روایت:امت پیامبر و حکومت مردي از اهل بیت روایتی را که ابو بصیر از امام صادق، علیه السلام،
نقل کرده نیز از جمله روایات در این زمینه است، حضرت فرمود: اي ابو بصیر امت پیامبر، صلی الله علیه وآله، تا زمانیکه خاندان
فلان بر مسند حکم هستند هیچگاه به گشایشی نخواهند رسید تا آنکه فرمانروایی آنان منقرض شود، با تمام شدن آن، خداوند آن
را به مردي از اهل بیت ارزانی می دارد که روش او بر اساس تقوي و عمل وي هدایتگر مردم است. در مقام قضاوت و حکم بر
مردم، اهل رشوه نیست. به خدا سوگند من او و نام او و پدرش را می دانم آنگاه، آن مرد تنومند و کوتاه اندام که داراي علامت
خال بر صورت و دو نشانه دیگر بر پوست بدن دارد می آید، او پیشوایی عادل است که حافظ و نگاهبان آنچه که نزد او ودیعه
گذاشته شده است می باشد، دنیا را پر از عدل و داد می نماید آنگونه که بدکاران آن را پر از ظلم و جور کرده اند. ( 8) این روایت
اقبال سید بن طاوس نقل کرده » قابل توجهی است ولی متاسفانه بخش پایانی آن ناقص است، این روایت را صاحب بحار از کتاب
ملاحم بطائنی دیده است و از » است که صاحب اقبال در کتابش ص 559 بیان داشته است که این روایت را در سال 362 در کتاب
سپس تمام روایت را نقل کرده است حال آنکه کامل » آن کتاب این روایت را نقل کرده اما ناتمام، و در پایان گفتارش گفته است
نقل نکرده است، بطائنی از یاران امام صادق، علیه السلام، بوده و نسخه کتاب وي نایاب است البته ممکن است در کتابهاي خطی
ناشناخته در اطراف و اکناف کشورهاي اسلامی در کتابخانه ها وجود داشته باشد. روایت دلالت دارد که سید بزرگواري از ذریه
اهل بیت، علیهم السلام، پیش از ظهور حضرت قائم، علیه السلام، حکومت می کند و مقدمات دولت آن حضرت را فراهم می
نماید، مردم را متوجه تقوا و پرهیزکاري می نماید و طبق احکام اسلام عمل می کند، وي اهل سازش و رشوه گیري نیست، این سید
تا زمانیکه خاندان فلان » : که ذکر آن در روایت آمده احتمال دارد مراد از او امام خمینی باشد. اما جمله خاندان فلان که امام فرمود
ملازمه ندارد که مراد از آنها بنی عباس باشند آنگونه که سید بن طاوس فهمیده است، همینطور در سایر روایاتی « بر سر کار باشند
که امامان، علیهم السلام، در آنها تعبیر به فلان و آل فلان نموده اند، البته گاهی منظور امامان، علیهم السلام، از این تعبیر، بنی عباس
و گاهی خاندانهایی است که قبل از ظهور حضرت مهدي، علیه السلام، فرمانروایی می کنند، مثلا روایات متعددي که بازگو کننده
اختلاف بین خاندان فلان و آل فلان، از حکام حجاز است وجود دارد که آنان بر شخص فرمانروایی از خودشان اتفاق نظر پیدا نمی
کنند و بین قبیله ها ایجاد اختلاف می شود، آنگاه حضرت مهدي، علیه السلام، ظهور می کند و مانند روایتی که از امیر مؤمنان
علی، علیه السلام، روایت شده است که حضرت فرمود: آیا خبر ندهم شما را به پایان سلطنت خاندان فلان؟ عرض کردیم آري اي
امیر مؤمنان. فرمود: کشته شدن بی گناهی در سرزمین حرم از قبیله قریش، سوگند به خدایی که دانه را شکافت و موجودات را
هستی بخشید بعد از پانزده شب دیگر، سلطنتی برایشان نخواهد بود. ( 9) و غیر از این روایت، روایات متعدد دیگري که اختلاف بین
بنی فلان و یا به هلاکت رسیدن فرمانرواي ظالمی از آنان را بیان کرده است و اینکه پس از آن سفیانی خروج خواهد کرد و یا
ظهور حضرت مهدي، علیه السلام، به وقوع می پیوندد و یا اینکه بیانگر برخی از نشانه ها و پیشامدهاي نزدیک ظهور آن حضرت
است... بنابراین باید این روایت را به غیر بنی عباس تفسیر نمود زیرا صدها سال پیش، حکومت و فرمانروایی آنها سپري شده است.
بلکه روایاتی که بصراحت از بنی عباس نام برده است، حتما باید مورد بررسی و دقت قرار گیرد. چه اینکه این روایات از امامان،
خاندان فلان وارد شده است و شخص راوي آن را به لفظ بنی عباس روایت کرده به این » فرزندان فلان و » علیهم السلام، با عبارت
فرزندان فلان ، بنی عباس می باشد. گاهی در روایات ظهور، تفسیر به بنی عباس » اعتقاد که مراد از گفته امام، علیه السلام، از
صحیح است زیرا مراد از ذکر نام آنها، روش آنان است که در نقطه مقابل امامان، علیهم السلام، بوده است، نه اینکه مراد شخص
آنها و فرزندان و یا ذریه آنان باشد... البته بندرت نیاز به چنین تفسیري پیدا می کنیم زیرا در اغلب روایات تعبیر به فرزندان و
تا زمانیکه خاندان فلان بر مسند حکم » : خاندان فلان شده است. به هر حال، منظور از خاندان فلان در روایت مورد بحث که فرمود
صفحه 28 از 62
حکام ظالم و ستم « باشند، تا اینکه فرمانروایی آنان منقرض شود، با تمام شدن آن خداوند آن را بر مردي از اهل بیت قرار می دهد
پیشه، غیر از بنی عباس است که سید موعود، بعد از آنان ظاهر می شود و قبل از ظهور حضرت مهدي، علیه السلام، با دالت
آنگاه، آن مرد تنومند کوتاه اندام که داراي علامات خال بر صورت و دو نشانه دیگر بر پوست بدن » حکمرانی می کند. اما لفظ
دارد، پیشوایی است عادل حکایت از این دارد، بعد از آن سید کسی خواهد آمد که مفهوم آن این است که آن شخص حضرت
مرد تنومند » مهدي، علیه السلام، است و هم اوست که داراي این نشانه هاست، چنانکه در اوصاف حضرت آمده است. اما صفت
بر آن حضرت تطبیق نمی کند. زیرا در مجموعه روایات، آن حضرت بلند قامت و موزون یاد شده است، بعید نیست که « کوتاه قد
یک بخش و یا بیشتر از این روایت، در اثر نقل سید بن طاوس و یا دیگري از راویان، افتاده باشد. و این مرد تنومند و کوتاه اندام،
بعد از سید مورد نظر می آید و برخی از صفات دیگرش از روایت افتاده است، بدین سان نمی توانیم در اتصال زمان این سید مورد
نظر را به زمان ظهور حضرت مهدي، علیه السلام، از این روایت استفاده کنیم. ماهنامه موعود شماره 13 پی نوشتها: 1. المجلسی،
2. ابن حماد المروزي، الو عبدالله نعیم، الفتن، (نسخه خطی)، ص 84 و قریب به همین . محمدباقر، بحارالانوار، ج 52 ، ص 63
5. روایت صحیح آن است . 4. المجلسی، محمدباقر، همان، ص 232 . 3. المجلسی، محمدباقر، همان، ص 210 . مضمون در ص 74
که تمام راویان آن ثقه و مورد اعتماد باشند. 6. المجلسی، محمدباقر، همان، ص 252 ، به نقل از: ابونعیم الاصبهانی، احمد، الاربعون
فی المهدي. 7. متواتر، خبري است که راویان آن به حدي برسد که عادتا محال است اهل کذب باشند و این در همه طبقات راویان
. 9. همان، ص 234 . باید ثابت باشد. 8. المجلسی، محمدباقر، همان، ص 269
مهدي در